sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

ترفیع شغل

 

مدیرکل ، یکی از کارمندانش را به دفتر فر امی خواند و می گوید :   

« راب ! توچند سال بیش تر نیست که در این شرکت به کار مشغولی . 

 یادت  می آید که نخست از دبیرخانه شروع کردی . یک هفته بعد ، 

 به سمت مامور خرید ارتقا پیدا کردی . یک ماه پس از آن ، 

 مدیر اداره ی بازرگانی شدی . 

 درست چهار ماه از آن تاریخ  می گذشت که به معاون مدیرکل  

منصوب شدی . حالا زمان آن رسیده است که من بازنشسته شوم . 

 از تو می خواهم که مسئولیت مدیرکلی را بپذیری . 

 آیا حرفی برای گفتن داری ؟ »
 راب ، پاسخ داد: متشکرم .
 مدیرکل گفت : متشکری ؛ فقط همین ؟
 راب گفت : البته که نه ، متشکرم پدر جان !
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد