sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

چرچیل و احمق

چرچیل و احمق

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم

آموختم

آموختم


در گذر از جاده زندگی آموختم :

که : میتوان در یک لحظه تصمیم گرفت و یک عمر رنج کشید .

که : میتوان به رفتن ادامه داد بعد از آنکه تصور میکنی دیگر نمیتوانی.

که : میتوان افکار را کنترل کرد وگرنه آنها تو را کنترل میکنند .

که : بلوغ به تجربه های تو و درسهائی که از آنها گرفتی مربوط است نه به سالهای زندگیت .

که : قهرمان کسی است که کاری را که لازم است انجام شود ، بی توجه به عواقب آن انجام دهد .

که : گاهی حق داری عصبانی باشی ، اما حق نداری ظالم باشی .

که : مجبور نیستی دوستت را عوض کنی ، اگر چه بدانی دوستت عوض خواهد شد .

که : زندگی ات میتواند در یک لحظه توسط مردمی که تو حتی نمی شناسی تغییر کند .

که : حتی زمانی که تصور میکنی چیزی برای بخشیدن نداری می توانی به کسی که کمک می طلبد ببخشی .