sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش



نمک و آب


Image result for ‫نمک‬‎



روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.

استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»

شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»

پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»

پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»

نظرات 3 + ارسال نظر
شایان ابراهیمی دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:31 ب.ظ

سلام :
به نظر من ،، دل شما استاد ارجمند از دریا هم وسیع تر است.

با تشکر

A.A.S پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:40 ب.ظ

استاد مثل همیشه عالى و اموزنده بود

نقی پور جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:38 ق.ظ

سلام اقا همان طور که گفتید تلگرام راریختم اما شمارهی شما را ندارم اگر می شود شماره خود را بگذارید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد