جملات و سخنان قصار چارلی چاپلین
> اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .
> از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار .
> نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .
>
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
> اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .
> از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار .
> نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .
>
خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر است .
> حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است .
> ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو .
> انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد .
> بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است،که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد .
> درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است .
> مردمان روی زمین استوار ، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند .
> شکست خوردن ناراحتی ندارد . آدم باید شجاع باشد تا بتواند از خودش یک احمق بسازد .
> اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.
> این یکی از تضادهای زندگی ما است ،که آدم همیشه کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام میدهد .
> وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد ،شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.
> من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم .
> فیلمسازان باید به این نکته نیز بیاندیشند که فیلمهایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد.
> شاید زندگی آن جشنی نباشد که تو آرزویش را داشتی را داشتی ،اما حالا که به آن دعوت شده ای ، تا میتوانی زیبا برقص.
> دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.
والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازهخوان، اما پیش از آنکه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند.
چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. بعدها مادرش دچار بیماری روانی میشود و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری میشود.
اما پدرش زمانی که چارلی ۱۲ ساله بود، فوت شد. زمانی که مادرش در یکی از اجراهای زنده تئاتر که برای سربازان اجرا میشد، جسمی به سر وی برخورد کرد و آسیب دید، چارلی 5 ساله روی صحنه رفت و تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کرد.
با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار میکردند، مشغول به کار شدند.
چاپلین در سال 1910 به آمریکا رفت و با برادرانش استودیو چاپلین را تاسیس کردند. در سال ۱۹۲۸ مادر چاپلین، درست در زمانی که ۷ سال از انتقال وی توسط پسران به هالیوود میگذشت، از دنیا رفت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه شد به نام ویلر دریدن که این برادر نیز به مابقی برادران در هالیوود و استودیو چاپلین پیوست.
چاپلین یهودیزاده فقیری بود که دوران کودکی را در دشواری و تنگدستی گذراند و در نخستین سالهای شکوفایی سینما در امریکا، با تکیه بر خلاقیت و استعداد خود به اوج شهرت رسید.
در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین در آمریکا مورد توجه یکی از فیلمسازان قرار میگیرد و از آن پس با شرکت فیلمسازی کی استون همکاری میکند.
وی نخستین فیلمش را با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغاز کرد. در این کمپانی و با این فیلم چاپلین به شهرت رسید. به تدریج چاپلین به محبوبترین هنرمند تاریخ سینما تبدیل شد و تهیهکنندگی آثارش را نیز بر عهده گرفت.
در 1913، هنگامی که با دستمزد 150 دلار در هفته در کمپانی کی استون استخدام شد، یک بازیگر سیار نمایشهای وودویل امریکایی بود.
در نخستین فیلمی که به نام در تلاش معاش (1914) برای مک سنت بازی کرد، نقش یک شیک پوش تیپیک انگلیسی به او محول شد، اما با فیلم دومش، مخمصه غریب مبیل 1914، کارکتر یک ولگرد کوچولو را معرفی کرد؛ کارکتری که بعدها اورا شهره آفاق ساخت و به یک نماد جهانی سینمایی از یک فرد عامی در دوران ما بدل کرد.
چاپلین در کمپانی کی استون در 34 فیلم کوتاه و 6 حلقهای داستانی با عنوان رمانس ناکام تیلی (1914) به کارگردانی مک سنت بازی کرد و کاراکتر این دلقک ریزنقش محزون را به تدریج پرورش داد. شخصیتی با کفشهایی که برایش بزرگ بودند، شلواری گشاد و کتی تنگ که کلاه لبهدار دربی بر سر می گذاشت.
شخصیت پردازی درخشان او، همراه با حرکات پانتومیم که چارلی تبحر بیمانندی در آن داشت، از ولگرد کوچولو انسانی ساخت که با جهان پیرامون خود به کلی بیگانه است.
از جمله مشهورترین فیلمهایی که چاپلین در کمپانی اسانی ساخت، میتوان به ولگرد، شغل، بانک، شبی در نمایش اشاره کرد. این فیلمها در سال 1915 ساخته شدند.
این فیلمها چندان مورد استقبال قرار گرفتند که چارلی سال بعد درخواست هفتهای 10 هزار دلار به اضافه پیش پرداختی معادل 150000 دلاری پس از امضای قرارداد برای ساختن 12 فیلم برای کمپانی میو چوال را کرد.
معروفترین فیلمهای چاپلین در کمپانی میوچوال عبارتند از: بازرس فرودگاه 1916، مامور آتش نشانی 1916، ساعت یک صبح 1916، سر سره بازی 1916، سمساری 1916، خیابان اوباش 1917، مهاجر 1917، ماجراجو 1917.
چاپلین در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینماییاش اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد. آن زمان این فرصت برای او پدید آمده بود تا پس از سالها، به دلمشغولیهای خود بپردازد و فارغ از نظام مافیایی حاکم بر هالیوود، حرف دل خویش را به زبان تصویر بیان کند.
بسیاری چارلی چاپلین را تنها یک کمدین موفق میدانند حال آنکه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم کار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چالین در سال 1972 برنده جایزه اسکار شد.
شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان «آواره» شهرت یافت که در زبانهای مختلف دنیا مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده اما بزرگ منشانه داشت. در سال ۱۹۱۵ چاپلین با یک کمپانی تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلمهای بلندتری شد.
در سال ۱۹۱۶ کمپانی فیلم موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار با چاپلین قرارداد بست و در مدت ۱۸ ماه وی ۱۲ فیلم بلندمدت کمدی برای آنها ساخت که در این نوع از ویژگی ممتازی در تاریخ سینما برخوردار بودند. در واقع تمام فیلمهای که در این کمپانی ساخته شد، به یک اثر کلاسیک سینمای کمدی تبدیل شدند.
در پایان این سالها آمریکا وارد جنگ جهانی شد و چاپلین دورهٔ جدیدی از سینمای خود را با دوستانی آغاز کرد. از سال ۱۹۱۸ چاپلین در استودیو خود مشغول به کار شد. تمام فیلمهای پیشین دوباره ویرایش و کات شدند و در سالهای مختلف موسیقی و تدوین جدید صورت گرفت.
دیکتاتور بزرگ نخستین فیلم کاملا ناطق چاپلین بود که در اوضاع نابسامان جهانی در دهه 40، اثری ضد نازی بود. این فیلم در مورد دیکتاتوری اروپایی و در واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به کشتار یهودیها میزند و اروپا را درگیر جنگ میکند.
برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن را به قدر کافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا کرد و چاپلین را همچنان به عنوان یک ستاره در اوج نگاه داشت.
سر انجام، سر چارلز اسپنسر چاپلین 25 دسامبر سال 1977 در سن 88 سالگی درگذشت.
برخی از افتخارات چارلی چاپلین:
برخی از فیلمهای چارلی چاپلین:
تصاویری از این هنرمند بزرگ
چرا نوشتید شاید زندگی ان جشنی نباشد کهتو ارزویش را داشتی را داشتی........
دوبار نوشتید را داشتی
اصلاح می کنم
ممنون
قابل نداشت از این چیزا که تو وبلاگ شما زیاده