یک پرسش مفهومی جالب در ارتباط با آینه ی کاو
توپی را از فاصلهی دور روی محور آینهی کاوی به آن نزدیک میکنیم (شکل 26).چه تغییری در اندازهی تصویر توپ که توسط آینه تشکیل میشود رخ میدهد؟ پاسخ: تا وقتی که توپ به مرکز آینه نرسیده، تصویر آن کوچکتر از توپ است. وقتی توپ درست روی مرکز قرار میگیرد تصویر آن نسبت به حالت قبل بزرگتر ولی برابر توپ خواهد شد. با قرار گرفتن توپ بین f و c تصویر آن بزرگتر میشود. هنگامیکه توپ روی کانون قرار گیرد تصویر آن در بینهایت تشکیل میشود و چنانچه توپ در فاصلهی کانونی آینه قرار گیرد تصویر آن بزرگتر ولی مجازی است.
توماس آلوا ادیسون (۱۱ فوریه ۱۸۴۷ - ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهمترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است.
ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحدهٔ آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرتانگیز و باورنکردنی به نظر میرسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شدهٔ کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوریهایش یاریش میکردند. دهنی ذغالی تلفن، ماشین چاپ، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا بهینه شدند.
ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند.
در سال ۱۸۶۲ م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیلهٔ نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در ادارهٔ راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود.
ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد.
تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در رشته فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او به شمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسهای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود ایجاد کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند.
از قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بودهاست. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (۱۸۵۷ م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملاً ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت.
در سال ۱۸۷۷ م. ادیسون موفق به ساخت وسیلهای شد که واقعاً کار میکرد؛ یعنی میتوانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانهای فلزی بود با یک دستهٔ گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را میچرخاند و درون بوق صحبت میکرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقهٔ نازک حلبی ِدور استوانه خراشهایی میافتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را بهچرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب میشد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفتانگیز مینمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامهها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (۱۸۸۷ م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانهٔ مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانیتبار با تبدیل استوانهٔ مومی به صفحهٔ پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.
سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال ۱۸۵۴ م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵ م.) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند.
کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸ م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود. عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.
پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیدهاست.
او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد.
در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ م. وی به کشف یک پدیدهٔ مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.
دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (۱۸۸۲ م.) ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر یت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در پایین محلهٔ منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید.
چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بیحاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید.
تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راههای توسعهٔ سیستمهای جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانهدار معروف سامانههای چندفازی توزیع برق را برپایهٔ جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست.
با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمیتوان پایهگذار سینما دانست؛ کینهتوسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمیتوانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمیهای دستهجمعی نیاز داشتند چندان به کار نمیآمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینهتوسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلمبرداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵م.) نخستین گامها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالنهای نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چارهای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفرهاش ندید.
ادیسون در تبدیل سینما به رسانهای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کردهاست. فیلم استاندارد ۳۵ میلیمتری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار میگیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شدهٔ تاریخ سینما با عنوان «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد.
در ۱۸۹۴م. او در زمینهٔ ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینهتوفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینهتوسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم مواجه نشد.
در ۶ ژانویه ۱۹۳۱م. ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهٔ اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ اجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ در اواخر همان سال در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فرو بست.
توجه: برای دانلود فایل، آدرس زیر را در آدرس بار خود کپی کنید.
چند پاسخ متفاوت برای یک سوال
"توضیح دهید که چگونه می توان با استفاده از یک فشارسنج ارتفاع یک آسمان خراش
را اندازه گرفت؟"
سوال بالا یکی از سوالات امتحان فیزیک در دانشگاه کپنهاگ بود.
یکی از دانشجویان چنین پاسخ داد: "به فشار سنج یک نخ بلند می بندیم. سپس فشارسنج را از بالای آسمان خراش طوری آویزان می کنیم که سرش به زمین بخورد. ارتفاع ساختمان مورد نظر برابر با طول طناب به اضافهی طول فشارسنج خواهد بود."
پاسخ بالا چنان مسخره به نظر می آمد که مصحح بدون تامل دانشجو را مردود اعلام کرد. ولی دانشجو اصرار داشت که پاسخ او کاملا درست است و درخواست تجدید نظر در نمره ی خود کرد. یکی از اساتید دانشگاه به عنوان قاضی تعیین شد و قرار شد که تصمیم نهایی را او بگیرد.
نظر قاضی این بود که پاسخ دانشجو در واقع درست است، ولی نشانگر هیچ گونه دانشی نسبت به اصول علم فیزیک نیست. سپس تصمیم گرفته شد که دانشجو احضار شود و در طی فرصتی شش دقیقه ای پاسخی شفاهی ارائه دهد که نشانگر حداقل آشنایی او با اصول علم فیزیک باشد.
دانشجو در پنج دقیقه ی اول ساکت نشسته بود و فکر می کرد. قاضی به او یادآوری کرد که زمان تعیین شده در حال اتمام است. دانشجو گفت که چندین روش به ذهنش رسیده است ولی نمی تواند تصمیم گیری کند که کدام یک بهترین می باشد.
قاضی به او گفت که عجله کند، و دانشجو پاسخ داد: "روش اول این است که فشارسنج را از بالای آسمان خراش رها کنیم و مدت زمانی که طول می کشد به زمین برسد را اندازه گیری کنیم. ارتفاع ساختمان را می توان با استفاده از این مدت زمان و فرمولی که روی کاغذ نوشته ام محاسبه کرد."
دانشجو بلافاصله افزود: "ولی من این روش را پیشنهاد نمی کنم، چون ممکن است فشارسنج خراب شود!"
"روش دیگر این است که اگر خورشید می تابد، طول فشارسنج را اندازه بگیریم، سپس طول سایه ی فشارسنج را اندازه بگیریم، و آنگاه طول سایه ی ساختمان را اندازه بگیریم. با استفاده از نتایج و یک نسبت هندسی ساده می توان ارتفاع ساختمان را اندازه گیری کرد. رابطه ی این روش را نیز روی کاغذ نوشته ام."
"ولی اگر بخواهیم با روشی علمی تر ارتفاع ساختمان را اندازه بگیریم، می توانیم یک ریسمان کوتاه را به انتهای فشارسنج ببندیم و آن را مانند آونگ ابتدا در سطح زمین و سپس در پشت بام آسمان خراش به نوسان درآوریم. سپس ارتفاع ساختمان را با استفاده از تفاضل نیروی گرانش دو سطح بدست آوریم. من رابطه های مربوط به این روش را که بسیار طولانی و پیچیده می باشند در این کاغذ نوشته ام."
"آها! یک روش دیگر که چندان هم بد نیست: اگر آسمان خراش پله ی اضطراری داشته باشد، می توانیم با استفاده از فشارسنج سطح بیرونی آن را علامت گذاری کرده و بالا برویم و سپس با استفاده از تعداد نشان ها و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را بدست بیاوریم."
ابرنو اختری در کهکشان مارپیچی M101 کشف شد |
![]() |
طی ماه های گذشته این دومین نو اختر در فراسوی کهکشان ماست که کشف میشود. 10 خردادماه 1390 ستاره شناسی فرانسوی به نام Amédée Riou جرمی از قدر 14 را در کهکشان M51 کشف کرد که با مقایسه با تصاویر قدیمی تر از این کهکشان کشف نو اختری جدید اعلام شد. تلسکوپ 1.2 متری رصد خانه جنوبی کالیفرنیا نو اختری از قدر 17.2 را با سیستم ردیاب نو اختری خودکار این رصد خانه در 24 آگوست 2 شهریور ماه در کهکشان مارپیچی M101 در صورت فلکی دب اکبر کشف کرد.
هنگامی که تمام سوخت هستهای یک ستاره با جرم بیشتر از حد چاندراسکار (۱٫۴۴ جرم خورشیدی) به پایان برسد، نیروی گرانش برتری یافته و ستاره شروع به انقباض میکند. دراین حالت به دلیل عدم وجود فشار کافی داخلی، ستاره شروع به فروریزش میکند، برای وقوع یک انفجار ابرنواختری سرعت فروریزش باید بسیار زیاد باشد. فشار روی هسته ستاره سبب فشردگی آن میشود که در نتیجهٔ آن الکترونها و پروتونهای مجزا ترکیب شده و نوترونها را به وجود میآورند زیرا در آن فشار شدید تنها نوترونها میتوانند وجود داشته باشند. سرانجام بخش بیرونی ستاره منفجر شده و تبدیل به سحابی ابرنواختری میشود. کهکشان یکی از شناخته شده ترین کهکشان های مارپیچی. صفحه عظیم آن شامل ستارگان، غبار و گازها 170000 سال نوری عرض ( تقریبا دوبرابر قطر کهکشان راه شیری ) دارد. تعداد ستاره این کهکشان حدود 1000 میلیارد برآورد می شود. تقریبا 100 میلیارد آن، از نظر درجه حرارت و چرخه زندگی، ستارگانی نظیر خورشید هستند |
تصویر دنباله دار گاراد زمانی که از روی ستاره های طلایی رنگ خوشه کروی M71 عبور میکند را نشان میدهد. عکس از Nick Howes دنباله دار گاراد C/2009 P1 Garradd به صورتی آرام آسمان شمالی را طی میکند تا در ماه های آینده یکی از پرنورترین دنباله دارها برای رصدگران آسمان شب باشد. گاراد دنباله دار کم نوری بود که دو سال پیش ستاره شناسی استرالیایی به همین نام آن را کشف کرد. قدر این دنباله دار هم اکنون حدود 9 است و براحتی در دوربین های دوچشمی متوسط و تلسکوپ های کوچک به صورت جرمی کم سو و مه آلود قابل مشاهده است. نقشه حرکت این دنباله دار در آسمان( تاریخ ها به میلادی است) گاراد در اواخر اسفند امسال و اوایل فروردین سال 1391 به نزدیکترین فاصله به زمین میرسد و از فاصله ۳۲ میلیون کیلومتری زمین جایی در صورت فلکی دباصغر قابل مشاهده خواهد بود. تا آن موقع قدر این دنباله دار وضعیت مطلوبتری خواهد یافت. |
ده واقعیت جالب در مورد سیاره زمین
1. صفحات هموار زمینی، این سیاره را محل مناسبی ساخته
عکس کره ی زمین بوسیله ی ویوجر 2
زمین یگانه سیاره دارای صفحه هموار در منظومه شمسی است. پوسته یا قشر بیرونی زمین به مناطق مختلف بنام صفحه های هموار زمین ساختی تقسیم شده اند. این مناطق بر فراز ماگما یا خمیر مواد معدنی داخلی زمین شناور بوده و می توانند برخلاف هم حرکت کنند. هر گاه دو صفحه با هم برخورد کنند، امکان دارد یک صفحه زیر صفحه دیگر برود. این پروسه بسیار مهم است. زمانیکه گیاه های میکروسکوپی در آبها می میرند به عمق ابحار سقوط می کنند. طی مدت بسیار طولانی، بقایای این نوع حیات که سرشار از کاربن شده اند، دوباره به قسمت داخلی زمین می روند و بازسازی می شوند. این گیاهان کاربن را از اتموسفیر زمین تخلیه می کنند و در نتیجه ما را در برابر اثرات گلخانه ای نجات می دهند و مانع آنچه که در زهره اتفاق افتاده، می گردند.
بدون صفحه های هموار زمینی، هیچ راهی برای بازسازی کاربن وجود نداشته و در نتیجه زمین بیش از حد داغ می گردد.
2. زمین تقریبأ یک کره یا گوی است
شکل زمین را می توان بصورت کره ای که در قطبین پهن شده تصور نمود. در واقع یک گوی است، اما گردش زمین باعث می گردد تا در استوا متورم شود. بدین معنی است که اندازه گیری از قطب تا قطب دیگر حدود 43 کیلیومتر کمتر از قطر زمین در استوای آن می باشد.
با اینکه بلندترین کوه روی زمین البرز، اما دورترین کوه از مرکز زمین کوه چیمبورازو در اکوادور می باشد.
3. زمین اکثرأ از آهن، اکسیژن و سیلیکون ترکیب شده
اگر بتوانیم زمین را به ستون های جداگانه مواد معدنی تقسیم کنیم در آنصورت 32.1 درصد آهن، 30.1 درصد اکسیژن، 15.1 درصد سیلیکون و 13.9 درصد مگنیزیم می باشد. طبعأ اکثر این مقدار آهن در هسته زمین قرار دارد. اگر بتوانید به زیر زمین بروید و هسته آن را بررسی کنید، می بینید که 88 درصد از آهن تشکیل شده است.
47 درصد پوسته یا قشر زمین را اکسیژن تشکیل داده.
4. 70 درصد سطح زمین را آب پوشانیده
وقتیکه فضا نوردان برای اولین بار به فضا رفتند و با چشم سر به زمین دیدند، آن را سیاره آبی ( آبی رنگ) نامیدند و این جای تعجب نیست. زیرا 70 درصد سیاره ما را اقیانوس ها پوشانیده و 30 درصد باقیمانده آن زمین خشک و سفت است که بالاتر از سطح بحر قرار دارد.
5. اتموسفر زمین تا 10 هزار کیلومتر گسترده است.
اولین 50 کیلومتر یا اندکی بیشتر اتموسفیر بسیار غلیظ و متراکم است، اما کل اتموسفیر تا 10 هزار کیلومتر بر سطح زمین امتداد دارد. خارجی ترین لایه اتموسفیر را، جو خارجی (exosphere) می نامند که در ارتفاع 500 کیلومتر از زمین آغاز می شود. چنانچه گفته شد این پوشش تا 10 هزار کیلومتر بالا می رود و در آن قسمت، ذرات یا عناصر آزاد و خودگردان می توانند از کشش یا گرانش جاذبه ای زمین فرار کنند و توسط باد های خورشیدی پراکنده شوند.
اما این قسمت بالائی به شدت رقیق و نازک است. قسمت عمده اتموسفیر زمین پائین نزدیک زمین قرار دارد. در واقع، 75 درصد اتموسفیر زمین در 11 کیلومتر اول بالای سطح زمین می باشد.
6. هسته مذاب آهنی زمین یک میدان مقناطیسی ایجاد می کند
زمین شبیه یک مقناطیس بزرگ است که در بالا و پائین و در واقع نزدیک به قطب های جغرافیایی دارای قطب های مقناطیسی می باشد. این میدان مقناطیسی از سطح زمین تا هزاران کلیومتر به دور امتداد یافته و منطقه ای را ایجاد کرده که بنام مقناطیس کره ( مگنتوسفر) یاد می شود. ما باید مدیون مقناطیس کره باشیم، زیرا در نبود آن ذرات باد های خورشیدی با زمین برخورد نموده و سطح آن را در معرض مقدار زیاد تشعشعات یا تابش های خورشیدی قرار می دهد. اما مقناطیس کره باد های خورشیدی را به دور زمین هدایت نموده و ما را در برابر آسیب آن محافظت می کند.
دانشمندان فکر می کنند که میدان مقناطیسی توسط هسته بیرونی مذاب زمین؛ جائیکه گرما، باعث ایجاد حرکت انتقالی گرمای ذرات هدایت شده می گردد. این امر باعث ایجاد جریان های الکتریکی می گردد که میدان مقناطیسی را بوجود می آورد.
7. گردش زمین بدور محورش 24 ساعت زمان نمی برد
در واقع 23 ساعت و 56 دقیقه و 4 ثانیه است. این مدت زمانی است که زمین یکبار بدور محور اش می چرخد و اخترشناسان آن را یک روز نجومی می نامند. پس حالا متوجه شدید که یک روز 4 دقیقه کمتر از مدتی است که قبلأ فکر می کردید. شما فکر می کنید که این زمان با گذشت هر روز زیاد می شود و طی چند ماه روز شاید شب گردد و شب روز گردد.
اما به یاد داشته باشید که زمین بدور خورشید می گردد. هر روز، خورشید در مقایسه با ستار های دیگر حدود 1 درجه ( به اندازه ماه در آسمان) حرکت می کند. حالا، اگر شما این گردش کوچک خورشید را که بخاطر گردش زمین بدور آن متوجه می شویم نیز اضافه کنید در آنصورت با گردش زمین بدور محور اش 24 ساعت کامل را بدست می آورید.
8. یک سال زمینی 365 روز نیست
در واقع 365.2564 روز است. این بار اضافه شد. 0.2564 روز، نیاز برای سال کبیسه را تکمیل می کند. به همین خاطر است که حالا در گاهنامه میلادی هر سال با عدد 4 مانند 2004، 2008 و غیره قابل تقسیم است و تا اینکه بین 100 (1900، 2100 و غیره) قابل تقسیم باشد... و چنین ادامه خواهد داشت تا زمانیکه بین 400، (1600، 200 و غیره) قابل تقسیم گردد.
9. زمین تنها یک قمر و دو سیاره هم مدار دارد
چنانچه میدانید، زمین یک قمر (ماه) دارد. اما آیا میدانید که دو سیارک دیگر در یک مدار مشترک به دور زمین قفل شده اند؟ این سیارک ها بنام 3753 کرویتین و 200229AA یاد می شوند. در مورد ماه زیاد توضیح نمی دهم، زیرا مطمئن ام که همه شما آن را به خوبی شناخته اید.
اما سیارک 3753 کرویتین که قطر آن 5 کیلومتر است بنام قمر یا ماه دوم زمین یاد می شود. در واقع بدور زمین نمی گردد، بلکه یک مدار هماهنگ شده با زمین دارد. این قمر دارای یک مداری است که گویا زمین را در مدار اش دنبال می کند، اما در حقیقت در یک مسیر جداگانه بدور خورشد، مدار خودش را طی می کند.
سیارک 200229AA فقط 60 متر قطر دارد و مدار آن بدور زمین شبیه نعل اسب است که هر 95 سال آن را به زمین نزدیک تر می سازد. طی حدود 600 سال، بنظر میرسد که زمین را در مداری شبیه مدار یک ماهواره دور بزند. دانشمندان پیشنهاد می کنند که این سیارک می تواند یک هدف خوب برای یک مأموریت اکتشافی فضایی باشد.
10. زمین تنها سیاره ای است که در آن حیات وجود دارد
ما وجود آب را در گذشته های مریخ و ذرات لازم برای ایجاد حیات را در تیتان قمر زحل کشف نمودیم. ما می توانیم آمونیو اسید ها را در یک سحابی در اعماق فضا ببینیم، اما زمین یگانه جای است که حیات در آن کشف شده است.
اما اگر در سیارات دیگر هم حیات وجود داشته باشد، دانشمندان در حال آزمایشاتی اند تا ما را در یافتن این حیات کمک کند. یک مدارگرد دیگر بنام آزمایشگاه علمی مریخ، طی چند سال آینده به سوی این سیاره می رود و با تجربیاتی مجهز می باشد که می تواند حیات را در خاک این سیاره کشف کند. آنتن های بزرگ رادیویی با بررسی ستاره های دور دست، سعی می کنند تا انواع سیگنال های حیات هوشمندی را که از فضای میان ستاره ای عبور کند، بشنوند. و حالا تلسکوپ های فضایی مانند مأموریت داروین ایسا (سازمان فضایی اروپا) چنان قوی اند که می توانند حضور حیات را در دنیا های دیگر حس کنند.
اما فعلأ همه میدانیم که زمین یگانه جای است که حیات در آن وجود دارد و این خود یک واعیت جالب است .
مباشر
مرد ثروتمندی مباشرخود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید:
- جرج ازخانه چه خبر؟
- خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد.
- سگ بیچاره پس او مرد. چه چیر باعث مرگ اوشد؟
- پرخوری قربان!
- پرخوری؟ مگه چه غذایی به او دادید که تا این اندازه دوست داشت؟
- گوشت اسب قربان و همین باعث مرگ او شد.
- این همه گوشت اسب از کجا آوردید؟
- همه اسب های پدرتان مردند قربان!
- چه گفتی؟ همه آنها مردند؟
- بله قربان همه آنها از کار زیادی مردند.
- برای چه اینقدر کار کردند؟
- برای اینکه آب بیاورند قربان!
- گفتی آب؛ آب برای چه؟
- برای آنکه آتش را خاموش کنند قربان!
- کدام آتش را؟
- آه قربان! خانه پدر شما سوخت و خاکستر شد.
- پس خانه پدرم سوخت! علت آتش سوزی چه بود؟
- فکرمی کنم که شعله شمع باعث این کار شد قربان!
- گفتی شمع؟ کدام شمع؟
- شمع هایی که برای تشیع جنازه مادرتان استفاده شد قربان!
- مادرم هم مرد؟
- بله قربان. زن بیچاره پس از وقوع آن حادثه سرش را زمین گذاشت و دیگر بلند نشد قربان!
- کدام حادثه؟
- حادثه مرگ پدرتان قربان!
- پدرم هم مرد؟
- بله قربان مرد. بیچاره همین که آن خبر را شنید زندگی را بدرود گفت.
- کدام خبر را؟
- خبرهای بدی قربان. بانک شما ورشکست شد. اعتبار شما از بین رفت و حالا بیش از یک سنت تو این دنیا ارزش ندارید. من جسارت کردم قربان!!! خواستم خبرها را هرچه زودتر به شما اطلاع بدهم قربان!!!
ماه دارند. زمین یک ماه دارد و مریخ دو ماه کوچک دارد. در عوض سیاره های خارجی تر خیلی بزرگ مثل منظومه های شمسی کوچک هستند. چون تعداد زیادی ماه دارند که دور آنها می گردند. مشتری 25 ماه دارد که دست کم شش مایل یا ده کیلومتر قطر دارند و تعداد زیادی هم ماه های کوچک تر دارد. چهار تا از ماه های بزرگ تر مشتری به ماه های گالیله مشهورند. چون گالیله ستاره شناس مشهور ایتالیایی آنها را در سال 1610 با یکی از اولین تلسکوپ ها کشف کرد. بزرگ ترین ماه گالیله بزرگ ترین ماه منظومه شمسی هم هست و گانیمد(Ganymede) نام دارد. این ماه حتی از سیاره های پلوتون و عطارد هم بزرگ تر است. زحل 25 ماه دارد که دست کم شش مایل یا ده کیلومتر قطر دارند و تعدادی ماه های کوچک تر هم دارد. بزرگ ترین ماه زحل تیتان (Titan) جوی ضخیم تر از جو زمین دارد و قطرش از پلوتون و عطارد هم بزرگ تر است. اورانوس 21 ماه دارد. تعداد ماه های نپتون 11 تاست. دانشمندان حدس می زنند که سیاره های خیلی بزرگ شاید ماه های ریز خیلی بیشتری داشته باشند که هنوز کشف نشده اند. پلوتون اصلاً ماه ندارد.
ماه زمین
ماه تنها قمر طبیعی زمین است. با این که ماه درخشان ترین جسم در تاریکی شب است، مثل زمین و بقیه سیاره ها از خود نور ندارد و نور خورشید را باز می تاباند. ماه یک کره سرد و خشک است که سطحش ازسنگ و گرد و خاک پوشیده شده. ماه, جو ندارد. بیش از 70 فضاپیما تا به حال به ماه فرستاده شده و 12 فضانورد به سطح ماه قدم گذاشته اند و 320 کیلوگرم از سنگ و خاک ماه را به زمین آورده اند.
سطح ماه تاریک و روشن است. مناطق روشن زمین های بلند هستند. مناطق تاریک, مکان هایی هستند که میلیاردها سال قبل, زمانی که آتشفشان ها انفجار داشته اند, گدازه در آنها جریان داشته. سپس گدازه منجمد شده و سنگ صافی را تشکیل داده
نتایج مأموریت هایی که اخیراً انجام شده بر این دلالت دارد که ممکن است در قطب های ماه مقداری یخ وجود داشته باشد. درسال 1998 وجود مقداری یخ آب در هر دو قطب گزارش شد. برخورد ستاره های دنباله دار با ماه, آب را به ماه منتقل کرده است و مقداری از این آب ها به مناطق خیلی سرد و بسیار تاریک قطب ها رفته اند.
فاصله زمین تا ماه با اشعه لیزری که از زمین فرستاده شد, با احتمال خطای پنج سانتی متر اندازه گیری شد. این اشعه بازتاب دهنده لیزر توسط فضانوردان روی ماه کار گذاشته شد
دانشمندان عقیده دارند که حرکت ماه به دور زمین باعث شده در طی میلیاردها سال زمین ثبات آب وهوایی خیلی بیشتری پیدا کند و همین ممکن است بر رشد و توسعه زندگی بر روی زمین اثر گذاشته باشد.
یکی از نمونه های تأثیر ماه برآب وهوای زمین جزر و مد است.
همیشه یک طرف ماه رو به زمین است. چون ماه خیلی نزدیک به همان مدتی که یک باربه دور زمین می گردد یک بار هم دور محورش می چرخد. طرف دیگر ماه برای اولین بار در سال 1959 مشاهده شد. در این سال فضاپیمای "لونا"ی اتحاد شوروی سابق به دور ماه گشت و از آن عکسبرداری کرد. نیل آرمسترانگ و باز آلدرین در فضاپیمای "آپولو 11" ناسا که مایکل کالینز هم در آن بود، اولین انسان هایی بودند که در سال 1969 به ماه قدم گذاشتند. برای کسب اطلاعات درباره رکوردهای فضانوردان .
اگر ما روی ماه بایستیم آسمان را همیشه حتی در طول روز تاریک می بینیم. همین طور در هر جای ماه که بایستیم -البته از جایی که بتوانیم زمین را ببینیم- زمین را همیشه ثابت در یک نقطه در آسمان می بینیم. چرخش زمین فقط قاره های مختلف را به انسانی که روی ماه است نشان می دهد.
ماه چگونه به وجود آمده؟
یک نظریه می گوید که جسمی به اندازه مریخ به زمین برخورد کرده. در نتیجه موادی از زمین به خارج فوران کرده است. این مواد بیرون ریخته شده از زمین با موادی که از جسمی که با زمین تصادف کرده بودند جدا شده، با هم ابری از سنگ های بخار شده را در اطراف زمین تشکیل می دهند و در مدار زمین قرار می گیرند. ابر سرد می شود، به هم فشرده می شود و به یک حلقه کوچک تبدیل می شود. اشیاء کوچک با هم جمع می شوند و ماه را تشکیل می دهند.
سرعت زیاد جمع شدن این مواد کوچک انرژی زیادی را به صورت گرما آزاد می کند. در نتیجه ماه گداخته می شود و اقیانوسی از مواد مذاب یا سنگ گداخته تشکیل می شود. این گدازه به آهستگی سرد و جامد می شود. دانشمندان از روی سن قدیمی ترین سنگ هایی که از ماه جمع آوری شده به این نتیجه رسیده اند که ماه حدود 5/4 میلیارد سال قبل تشکیل شده است.
چرا ماه تیره و روشن است؟
یشه علت وجود لکه های تاریک و روشن روی ماه برای بشر سؤال بوده. حالا مشخص شده که لکه های روشن ماه در واقع کوهستان های بلند ماه است که ترآ (Terrea)، که یک کلمه لاتین است و معنی زمین یا خشکی را می دهد نامیده می شود. البته در واقع این بخش های بلند پوسته اصلی ماه هستند که بعدها بر اثر برخورد سیارک ها، شهاب سنگ ها و ستاره های دنباله دار صدمه دیده و فرورفتگی پیدا کرده اند. در واقع قسمت های تاریک که "ماریا" نامیده می شوند، همین گودال هایی هستند که بر اثر برخورد به وجود آمده اند و بین 5/2 تا چهار میلیارد سال قبل با گدازه های تیره پر شده اند. منطقه ماریا نسبت به مناطق دیگر جوان تر است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره چاله های ماه اینجا را کلیک کنید.
مدار ماه
ماه به طور متوسط حدود 238900 مایل (384 هزار کیلومتر) از زمین فاصله دارد. موقعی که ماه از همیشه به زمین نزدیک تر است، فاصله اش تا زمین 221460 مایل (356410 کیلومتر) می شود. زمانی که از همیشه از زمین دورتر است یعنی در موقع اوج, 252700 مایل ( 406700 کیلومتر) از زمین فاصله دارد. البته به طور کلی ماه در حال دور شدن از زمین است. ولی سرعت دور شدن آن بسیار کم و حدود 2/3 سانتی متر یا (2/11اینچ) در هر سال است.
ماه درتقریباً یک ماه زمینی (27 روز و هشت ساعت) یک بار دور زمین می گردد. در همین مدت هم یک بار دور محورش می چرخد. در نتیجه همیشه یک طرفش به سمت ماست.
مدار ماه در طول زمان گسترش پیدا کرده به طوری که حالا ماه کندتر از قبل دور زمین می گردد. البته زمین هم حالا کند تر از قبل می گردد. برای مثال یک میلیارد سال قبل ماه به زمین خیلی نزدیک تر از حالا بود. یعنی حدود 200 هزار کیلومتر از زمین فاصله داشت و فقط 20 روز طول می کشید که دور زمین بگردد. همچنین روز زمین به جای 24 ساعت 18 ساعت بود. جزر و مدهایی هم که ماه بر روی زمین ایجاد می کرد خیلی قوی تر از حالا بود. چون ماه به زمین نزدیک تر بود.
لیبریشن
مردم روی زمین بعضی وقت ها می توانند یک بخش کوچک از طرف دیگر ماه را ببینند و به این ترتیب ما می توانیم 59 درصد سطح ماه را از روی زمین ببینیم. البته همیشه همین 59 درصد رو به ماست و بقیه ماه که بخش دورتر است را هیچ وقت نمی توانیم ببینیم. این موضوع به خاطر تفاوت ها در درجه حرکت مداری ماه ( لیبریشن مربوط به عرض جغرافیایی) است.
خسوف
در هر 6585 روز یعنی هر 18 سال یک بار، خورشید، ماه و زمین درست در یک موقعیت و راستا قرار می گیرند. در نتیجه نور خورشید به ماه نمی رسد و ماه تاریک می شود.
اندازه
قطر ماه 2140 مایل (3476 کیلومتر) است که 27 درصد قطر زمین است. یعنی قطر ماه کمی بیش از یک چهارم قطر زمین است.
تأثیر جزر و مد ناشی از جاذبه ماه بر روی زمین, حدود دو برابرقوی تر از تأثیر جزر و مد ناشی از جاذبه خورشید است. میزان تفاوت اندازه زمین و ماه در مقایسه با سیاره های دیگر و ماه هایشان کم است. بقیه سیاره های منظومه شمسی که ماه دارند, ماه هایشان در مقایسه با خود سیاره خیلی کوچکند و تأثیرکمتری روی سیاره دارند.
جرم و جاذبه
جرم ماه حدود یک به 81 جرم زمین است که بالغ بر 7/35 ضربدر 10به توان 22 کیلوگرم می شود.
به خاطر این که ماه جرم کمتری نسبت به زمین دارد، نیروی جاذبه اش هم حدود یک ششم جاذبه زمین یا فقط 17 درصد جاذبه زمین است. برای مثال یک فرد 100 پوندی (45 کیلوگرمی) وزنش روی ماه 17 پوند (6/7 کیلوگرم) می شود. همچنین اگر کسی جسمی را از بالای ماه رها کند آن جسم بسیار کندتر از همان جسم در کره زمین به سطح ماه بر می گردد. تراکم یا چگالی ماه 3340 کیلوگرم در متر مکعب است که حدود سه پنجم چگالی زمین است.
دما
دمای ماه در طول روز به حدود 130 درجه سانتی گراد (265 درجه فارنهایت) می رسد. دما در شب پایین می آید و به 173- درجه سانتی گراد (280- درجه فارنهایت) می رسد. در بعضی از گودال های عمیق نزدیک قطب ها دما همیشه نزدیک 240- درجه سانتی گراد (400- درجه فارنهایت) است.
جو
ماه جو ندارد. اما مقادیر کمی از گازهایی مشخص بالای سطح ماه هستند. این گازها اکثراً به صورت باد خورشیدی به ماه رسیده اند. باد خورشیدی جریان مداومی از از گازهاست که از خورشید می آید و بیشتر شامل هیدروژن و هلیوم است و همراه با آن مقداری نئون و آرگون نیز وجود دارد. به خاطراین که ماه جوی مثل جو زمین ندارد, همیشه حتی در طول روز آسمان ماه همیشه سیاه است و همیشه می توان ستارگان را دید. همچنین ماه در سکوت است. با وجود این که امواج صوتی درمیان هوا سفر می کنند، هیچ صدایی نمی تواند به ماه برسد.
ماریا
ماریا معنی دریا می دهد. ماریای روی ماه نقاشی های روی ماه است که ما از زمین می بینیم. این نقاشی ها به خاطر این ماریا نامیده می شوند که ستاره شناسان اولیه فکر می کردند این مناطق دریاهای خیلی بزرگی هستند. ماریا بیشتر روی طرفی از ماه متمرکز شده که رو به زمین است. طرف دورتر از این طرح ها بسیار کم دارد.
آتشفشان ها
بعد از دوره آتشفشانی در ماه, ماه سرد شد و از آن موقع تقریباً بدون تغییر باقی مانده. به جز تغییراتی که بر اثر جریان ثابتی از بارانی از شهاب سنگ ها و ستاره های دنباله دار, بر روی ماه ایجاد می شود. سطح ماه از شن و خاکستر زغال با مقدار زیادی خاک نرم تشکیل شده. این سطح نرم, باریک است و ضخامت آن از دو متر درجوان ترین بخش ماریا تا شاید 20 متر در قدیمی ترین سطح کوهستان متغیر است.
بر خلاف زمین، در حال حاضر ماه حرکت صفحات پوسته یا آتشفشان های فعال ندارد. فضانوردان آپولو در دهه 1970 زلزله های کوچکی را در عمق چند صد کیلومتری ماه ثبت کردند. وجود فوران های کوچکی از گاز هم از بعضی از گودال ها گزارش شده است.
چاله آریستارچاس (روی گوشه اشنوس پروکلاروم). این چاله گرد بسیار عظیم 25 مایل (40 کیلومتر) قطر دارد و از لبه تا کف آن 2/2 مایل (6/3 کیلومتر) عمق دارد. مقدار بسیار زیادی مواد پرتابی (موادی که بر اثر برخورد بیرون افتاده اند) چاله را احاطه کرده است
سطح ماه از میلیون ها گودال پوشیده شده که اکثراً گرد هستند و به وسیله شهاب سنگ ها، ستاره های دنباله دار و سیارک ها ایجاد شده اند. ماه جو ندارد تا در مقابل برخورد اشیاء از آن حفاظت کند. در حالی که زمین جو دارد و بیشتر اشیائی که از فضا می آیند به جو زمین برخورد می کنند و می سوزند.
همچنین در ماه باد وجود ندارد و فعالیت زمین شناسی اندکی در ماه صورت می گیرد و این باعث می شود این گودال ها پوشیده نشوند و همین طور بدون تغییر باقی بمانند تا شیء بعدی به آن برخورد کند و آن را تغییر دهد.
قطر این گودال ها به صدها کیلومتر می رسد. اما تعداد زیادی از این گودال ها با گدازه پوشیده شده اند و فقط بخش هایی از خارج آنها قابل دیدن هستند.
بزرگ ترین گودال ماه کلاویوس (Clavius) است که 160 کیلومتر )100 مایل) قطر دارد.
ریل به دره های باریک وطولانی روی سطح ماه گفته می شود. "ریل هادلی" دره ای طولانی روی سطح ماه است. این ریل 125 کیلومتر (75 مایل) طول و 1300 پا (400 متر) عمق و تقریباً یک مایل (1500 متر) در عمیق ترین نقطه عمق دارد. این دره با گدازه بازالتی مذابی پوشیده شده که کانال شیب داری را لایه لایه کرده.
ماه یا سیاره دوگانه
زمین و ماه از نظر اندازه به هم نزدیکند. قطر ماه یک چهارم قطر زمین است و جرم ماه یک به 81 جرم زمین است و از این نظر با بقیه سیاره ها و ماه هایشان متفاوتند. بقیه سیاره ها و ماه هایشان از نظر اندازه این قدر به هم نزدیک نیستند. ماه واقعاً دور زمین نمی گردد. بلکه هماهنگ با زمین دور خورشید می گردد.
کاشفان ماه
از سال 1959 دانشمندان شروع به کشف ماه از طریق فضاپیماهای روبوت کردند. در آن سال اتحاد جماهیر شوروی سابق یک فضاپیما به نام لونا3 (Luna3) را به طرفی از ماه که دیده نمی شود فرستاد. این فضاپیما اولین عکس ها را از طرف دیگر ماه گرفت. لونا در زبان لاتین معنی ماه می دهد.
جای پای باز آلدرین فضانورد روی ماه. عکس از آپولو11 در 1969
در سال 1969 فضاپیمای آپولو روی ماه نشست و نیل آرمسترانگ اولین بشری بود که قدم به کره ماه گذاشت.
سنگ های ماه
فضانوردان ناسا 842 پوند (382 کیلوگرم) از سنگ های ماه را برای مطالعه به زمین آورده اند. ترکیب سنگ های ماه خیلی شبیه به ترکیب سنگ های زمین است.
ماه آبی
وقتی در طول یک ماه زمینی دو بار ماه کامل دیده می شود, به ماه کامل دوم ماه آبی گفته می شود. هر فصل سه ماه کامل دارد. اگر چهار ماه کامل در یک فصل رخ دهد, ماه سوم ماه آبی نامیده می شود.