ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ماجرای یک هدیه استثنایی
یا محبت کردن خیلی آسان است
ماجرا از آنجایی آغاز شد که یکی از دانش آموزان جعبه ای دست ساز خودش را به من داد و گفت این برای شماست ولی به کسی نشان ندهید .
سریع خودم را به دفتر رساندم تا آن را باز کنم و ببینم داخل آن چیست . اصلا از آریا انتظار چنین کاری را نداشتم
داخل جعبه چی میتونه باشه برایم خیلی مهم بود که زود تر بدونم در حالی که مشغول باز کردن هدیه ی بودم تمام اتفاقاتی که در آن هفته بین من و آریا افتاده بود از ذهنم می گذشت .
می دونستم که خیلی از دستم ناراحت است چون چند بار بهش در مورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده بود تذکر داده بودم و می دانید که هیچ کس از نصیحت خوشش نمی آید .
دیگه جعبه باز شده بود و حالا می تونستم ببینم داخل جعبه چیست یک نامه بود که روی آن نوشته شده بود
برای مستر آل داود
نامه چند تا شده بود هر تای آن را که باز می کردم فکر و خیال های عجیبی به سرم میزد
یعنی من این قدر او را ناراحت کردم که برایم نامه نوشته است ؟
آخرین تای نامه باز شد
آن چه داخل آن کاغذ بود با آنچه در تصورات من بود کاملا تفاوت داشت .
من واقعا آریا را دوست دارم و از نظر من پسری مهربان و دوست داشتنی است اما گاهی لازم است تذکر هایی داد .
فهمیدم که آریا کاملا حرف های من را درک کرده و به بهترین صورت پیام محبت آمیز خودش را به من داده بود
او با دستان مهربانش تصویری دوست داشتنی از من کشیده بود
به راستمی چقدر محبت کردن آسان است و ما به راحتی آن را از یکدیگر دریغ می کنیم
این هدیه سومین هدیه ی زیبایی است که تا کنون دریافت کرده ام
آریا جان متشکرم
تصویری که آریا از من کشیده است
شما بی نظیرید آقای آل داوود
بی نظیر و نصیحت کننده
In naghashi oon nist chera oon naghashi khodesho nazashtin
چقدر زشت کشیده
این چه خود شیزینیه مسخره ای
الِکی می گی