sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آزمون بهاری 14

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تست هوش آنلاین


تست هوش آنلاین 


لطفا امتیاز خود را بنویسید


کلیک کنید 

آزمون جهانی کانگورو سال 1394

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آزمون کانگورو

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سوگند نامه ی معلمان




یک یادداشت خلاقانه





بقراط علاوه بر این‌که مبانی ‌خرافی را از علم طب زدود و ماندگار‌ترین کارش سوگند‌نامه بقراطاست که اکنون به ‌صورت بین‌المللی در همه کشور‌ها پزشکان بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به آن سوگند یاد می‌کنند و متعهد می‌شوند.


یعنی علاوه بر پزشکان، مهندسان، معلمان، فیلم‌سازان، کارمندان و کارگران و... سوگند‌نامه داشتند. کاش همه‌ی معلمان بعد از فارغ‌التحصیلی این‌گونه سوگند می‌خوردند:

 


«هم‌اکنون که حرفه معلمی را برای خود اختیار می‌کنم، با خود عهد می‌بندم که زندگی‌ام را وقف خدمت به شاگردانم و بشریت بکنم. احترام و تشکر‌های قلبی خود را به عنوان دین اخلاقی و معنوی به پیشگاه همه‌ی معلمانم تقدیم می‌دارم. سوگند یاد می‌کنم وظیفه خود را با وجدان و شرافت انجام دهم. اولین وظیفه من توجه به سلامت جسمی و روحی شاگردانم است.دین،ملیت، نژاد، عقاید سیاسی و موقعیت‌ اجتماعی هیچ‌گونه تاثیری در وظایف من نخواهد داشت. من مؤظفم به داد شاگردانم برسم؛ اگر خوابیده‌اند بیدار‌شان کنم، اگر در تاریکی گم شده‌اند راهنما‌یشان باشم، اگر بی‌باورند ایمانشان ببخشم، اگر بی‌اصالت‌اند شرافتشان ببخشم، اگر غمگین‌اند شادمانشان کنم، اگر ناتوانند شعله یاری را بیفروزم، اگر لبریز از نفرت‌اند عشقشان ببخشم. با خود عهد می‌بندم و سوگند یاد می‌کنم که از تربیت خود غافل نباشم و تربیت خود را مقدم بر تربیت شاگردان، کودکان و فرزندانم بدانم و تربیت آن‌ها را به زمان و مکان خاص نکنم. پس از پایان این سوگند‌نامه تا لحظه‌‌ای که جان در بدن دارم معلم بمانم و فقط معلم کتاب نباشم، بلکه معلم شاگرد باشم.


وظیفه من این است بدانم و باور داشته باشم که:


- کودک متاع نیست که به والدین متعلق باشند؛ آن‌ها در هر سنی عضوی از جامعه‌اند و آن‌ها به جهان تعلق دارند، پس هیچ‌کس حق ندارد به آن‌ها آسیب جسمی و روحی وارد کند.

- کودک کوچک شده بزرگسال نیست؛ بلکه شخصیتی است منحصر‌ به ‌فرد.

- کودک مالک آینده زمین و آفریننده‌ی خود است.

- کودک در بیان افکار و احساساتش صراحت و صداقت دارد.

من در هر حال به زندگی کودکان کمال احترام را مبذول خواهم داشت و عهد می‌بندم به آن‌چه که گفته‌ام عمل کنم.»

شما چقدر چاق هستید



شما چقدر چاق هستید


اگر می خواهید بدانید چقدر چاق هستید 

روی تصویر کلیک کنید . 


Image result for ‫چاقی‬‎ 

فرشته ای به نام مادر



فرشته ای به نام مادر 




کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟خداوند پاسخ داد:

در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد.
اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه: اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواندو هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.

کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟..خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشته تو، زیباترین و شیرین‌ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.

کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟ اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.

کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.

کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود. خداوند لبخند زدو گفت: فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود.

در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.



کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید..

خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد:نام فرشته ات اهمیتی ندارد،می توانی او را مـادر صدا کنی.


Image result for mother day

آزمون بهاری 13

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بدون شرح

بدون شرح