sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

چه باید کرد ؟؟؟؟

 

چه باید کرد ؟؟؟؟ 

 

این روز ها بحث اتخاب مدرسه مناسب با روحیات فرزندان و توانایی های آنان مسئله ی بیش تر والدین گرامی و دلسوز میباشد  

اما آنان باید ضمن دقت در توانایی های فرزندان خود به محیط و معلمانی که فرزندان خود را به آنان میسپارند هم توجه نمایند و فقط به آمار ها و توصیه این و آن بسنده نکنند  

چند بار صحبت کردن با معلم و اولیا مدرسه می تواند روحیات آنان را مشخص کرده و تا حدودی ما را با کسانی که قرار است یک سال تربیت و اموزش فرزندمان را به آنان بسپاریم آشنا می نماید  

یادمان باشد  

قبولی در آزمون تیز هوشان نباید آنقدر برای ما مهم باشد که حاضر شویم همه چیز حتی فرزنمان را در این راه قربانی کنیم  

متاسفانه امروزه کسانی متولی آموزش دانش آموزان برای راه یابی به مدارس استعداد های درخشان هستند که کوچک ترین اطلاعی از روحیات این کورکان ندارند و به دانش آموزان تنها به عنوان ابزاری برای تجارت نگاه می کنند .  

و فاجعه آن گاه رخ می دهد که این ابزار در جهت میل آنان نباشد مانند اهن قراضه ای انان را دور انداخته و بی توجه به این که این ابزار از جنس پوست و گوشت هستند و درون این اندام کوچک روحی لطیف قرار دارد که با کوچک ترین بی توجهی آسیبی جدی می بیند  

به همین دلیل مقاله ی را  برای شما اولیا محترم آماده کرده ام که لازم می دانم قبل از هر کاری حتما آن را مطالعه نمایید .    

 

جهش تحصیلی وارتباط آن با هوش وخلاقیت   

بدون تردید نظام خلقت الهی، نظامی است ویژه و استثنایی و هرکس به گونه ای خاص و متفاوت از دیگری آفریده می شود.کودکان و نوجوانان از جهات مختلف ذهنی، جسمی، عاطفی و روانی با هم تفاوت دارند. ما در زندگی روزمره خود، عمدتاً به تفاوتهای قابل ملاحظه یا معنی دار توجه داشته، کسانی را به گونه ای کاملاً مشهود نسبت به دیگران تفاوت دارند، استثنایی می نامیم. مثلاً در کنار گروهی از افراد جامعه که به دلایلی از نظر ذهنی دچار عقب ماندگی هستند، عده ای نیز در جهت دیگر منحنی هوشی قرار گرفته، به درجات مختلف از نظر هوشی به طور قابل ملاحظه ای برتر از همسالان خود می باشند. اما باید توجه داشت که تفاوتهای بین فردی، به خودی خود به معنای برتری و فضیلت نیست، چرا که تنها معیار ارزشها در نزد خالق تقواست. تقوا نیز کسب کردنی و ارادی است و اگر به لطف و حکمت الهی فردی از بهره هوشی فوق العاده برخوردار می شود، قدر مسلم به همان میزان مسئولیت بیشتری در زندگی اجتماعی، متوجه او و والدین و مربیانش می گردد. پروردگار متعال هر کس را به اندازه وسع و توانش مسئول می داند و بالطبع آنانی که ظرفیت ذهنی بیشتر و قدرت تفکر فوق العاده ای برخوردارند، بیش از دیگران مسئول هستند. بنابراین شناخت و تعلیم و تربیت صحیح افراد تیزهوش و پرورش استعدادها و خلاقیتهای ذهنی آنان به عنوان یک ضرورت و مسئولیت اجتماعی از اهم وظایف کارگزاران و دست اندرکاران نظام آموزشی کشور است. در دنیای پیچیده امروز که شاهد رقابتهای بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، افراد تیزهوش و خلاق و صاحبان اندیشه های نو و تفکر واگرا، از گرانبها ترین سرمایه های هر جامعه و ملتی هستند. اینک جامعه ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور است. هر قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر می شود نیاز به شناسایی و پرورش ذهنهای خلاق و آفریننده بیشتر و شدیدتر می گردد و به همین دلیل در دهه اخیر مطالعات و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل، در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی بوده است.اما اصلی ترین سؤال این است که آیا هر کودک و بزرگسال تیزهوشی می تواند خلاق و مبتکر باشد و یا اینکه پدیده خلاقیت امری دیگر و مستلزم توجه دیگری است؟ قبل از بحث مختصری پیرامون خلاقیت، تذکر این نکته لازم است که افراد خلاق و نوآور عموماً از بهره هوشی بالاتر از متوسط برخوردار هستند، اما هر فرد تیزهوش لزوماً خلاق و نوآور و صاحب تفکر واگرا نیست، لذا تیزهوشی زمانی می تواند از ارزش فوق العاده ای برخوردار باشد که خمیرمایه خلاقیت و نوآوری گردد و چه بسا عطف توجه به قدرت خارق العاده ذهنی کودک و انباشته کردن آن با مجموعه ای از اطلاعات و مهارتهای ذهنی و هدایت پیش از موقع کودک به یاد سپاری معلومات آموزشگاهی، خود مانع رشد خلاقیت و آفرینش ذهنی وی شود. در گذشته دور، «افلاطون»اعتقاد داشت بهتر است کودکان تیزهوش و با استعداد را برگزینیم و به خوبی تربیت کنیم تا رهبری و مدیریت آتن و اسپارت را به آنان بسپاریم. به عبارت دیگر افلاطون انتخاب و تربیت تیزهوشان را برای اداره امور جوامع ضروری می دانست و بسیاری نیز بر این عقیده استوار بودند. پس از انقلاب صنعتی در اروپا هم این اندیشه خریدار بسیاری داشت، بدین معنی سردمداران جوامع صنعتی بر آن بودندکه با دایر کردن دوره های تخصصی و تربیت افراد تیزهوش، مدیریت مراکز صنعتی، علمی و فنی را به آنان واگذار کنند.از سالهای 1950 به این سو، این تفکر با حفظ تازگی خود به شکل امروزی آن مطرح گردید. با توجه به این که دنیا روز به روز پیچیده تر می شود وتکنو لوژی با سرعت سرسام آوری به پیش می رود،سخن از حنگ ماهواره هاست،انسان های رباتیک پای به عرسه حیات بشری می گذارند ولجام گسیختگیهای فرهنگی هم به شیوه های بی سابقه ای فراگیر شده وخواهد شد،اگر محصلان هر جامعه بخصوص تیز هوشان آن نتوانندبر تکنو لوژی جدیداحاطه داشته باشند،آن جامعه دچار نوعی عقب ماندگی فرهنگی خواهد شد. پس باید بچه ها را به گونه ای تربیت کنیم که از حداکثر ظرفیت هوشی خویش بهره مند شوند تا در آینده قادر باشند خود و جوامع صنعتی شان را اداره کنند. امروزه دنیا به این نتیجه رسیده است که اگر چه تیزهوشان از اهمیت بسیاری برخوردارند و درست است که انسانها برای ادامه حیات مطلوب خود نیازمند بهره گیری از حداکثر ظرفیت هوشی خویش هستند، اما در آینده کشورهای قدرتمند و جوامع پیشرو، جوامعی هستند که به منابع قدرت بیشتری دسترسی داشته باشند و منبع اصلی قدرت یعنی تکنولوژی جدید و برتر؛ به بیان دیگر در دهه اول سال 2000 کشوری که بتواند به تکنولوژی برتر مسلح شود غنی تر و قوی تر خواهد بود. بنابراین شایسته است که از میان افراد تیزهوش جامعه، نوجوانان و جوانانی را انتخاب و تربیت کنیم که دارای قابلیتهای آفرینش علمی و هنری هستند. همچنین زمینه «تفکر واگرا» را برای آنان فراهم کنیم تا با اختراعات و نوآوریهایشان جامعه و کشور خویش را قدرتمند سازند. اگر ما نیز بخواهیم به آینده کشورمان بیندیشیم چاره جز این نداریم که به جای توجه به پیش افتادگیها و جهشهای تحصیلی و مدرک گراییها، شیوه های آموزش خلاق را در مدارسمان به کار بریم و در دانشگاههایمان نیز به امر پرورش خلاقیت در میان جوانان بیشتر بپردازیم. بدون شک، در این ارتباط در جامعه ما بیشترین مسئولیت بر عهده کارگزاران و مربیان آموزش و پرورش است که با علم و آگاهی، محبت و صبوری نوباوگان و نوجوانان کشورمان را به گونه ای تربیت نمایند که آنان بتوانند سرنخ تکنولوژی برتر را به دست گرفته، در برابر همه لجام گسیختگیهای فرهنگی مقاوم باشند. خلاقیت امری است فردی که طی آن شخص با استفاده از «تفکر واگرا» فکری نو و تولیدی تازه ارائه می دهد. خلاقیت در نوجوانی و جوانی به اوج خود می رسد صاحبان تفکر خلاق از اعتماد به نفس قوی، احساس خود ارزشمندی بسیار، آزاد اندیشی، انعطاف پذیری فراوان و قدرت تخیل شگفت انگیز برخوردارند. اینان کسانی هستند که از اوقات فراغت خود بهترین بهره را می گیرند و دارای آرامش و تعادل روانی هستند. صراحت لهجه، شوخ طبعی، منطقی بودن، استقلال رأی و قضاوت از دیگر ویژگیهای افراد خلاق است. ذهن افراد مبتکر و خلاق خارج از کانال بندیها و نرمهای مشخص جامعه کار می کند و ایشان همواره قراردادها و نرمهای موجود را مورد سؤال قرار می دهند. زیاد سؤال کردن و داشتن ابتکار عمل نیز از خصایص انسانهای خلاق به شمار می آید. حقیقت این است که خلاقیت به معنای خاص آن، به مثابه برترین ویژگی ذهنی انسان مولد و متفکر، خود نشانی است از رشد متعادل و متعالی شخصیت و پاسخی است به نیاز همیشه انسان به شکافتن بن بستها و راه یافتن به فراترها. برای اینکه نوجوانان و جوانان از شخصیت مستقل، متعادل و متعالی که جوهره شکوفایی وجود و خلاقیتهای ذهنی است برخوردار گردند، باید زمینه های تلاش و حرکت آنها را به تناسب رشد شخصیت و تحول ذهنی شان فراهم ساخت و موانع پیشرفت آنان را برطرف کرد. از آنجا که وجود موانع متعدد، فشارها، شکستها و ناکامیهای مکرر در زندگی موجبات ایجاد سستی و تزلزل در پایه های شخصیت در حال رشد کودکان و نوجوانان را فراهم می سازد و اعتماد به نفسشان را کاهش داده، احساس خود ارزشمندی ایشان را تضعیف می کند، می بایست از رها ساختن آنان در میان انبوه مشکلات اجتماعی و فشارهای اقتصادی حتی الامکان اجتناب ورزید. حقیقت این است که در غالب موارد ، جهش های تحصیلی سبب می شود که کودکان به طور یک بعدی رشد کنند و بدور از یک بالندگی هماهنگ و متعادل، با تحمل کمبودها و فشارهای عاطفی، روانی و اجتماعی، ترد و شکننده شده، شخصیتی کاملاً آسیب پذیر و فاقد استقلال رأی داشته باشند. این قبیل کودکان و نوجوانان عموماً از آزاداندیشی، استقلال رأی، بی تکلفی و شوخ طبعی که از برجسته ترین ویژگیهای افراد خلاق و مبتکر است محرومند و همواره در اندیشه و تلاش و کاری هستند که صرفاً رضایت اولیاء و مربیانشان را فراهم آورند. برخی از اینان متأسفانه فقط به سو گلی خانه و مدرسه تبدیل می شوند، در حالیکه بچه های خلاق خودشان هستند و یا می خواهند خودشان باشند! راستی وقتی که انسان از یک رشد هماهنگ و متعادل جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی بهره مند نباشد، چگونه می تواند از بهداشت روانی، آرامش خاطر، اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی که از پایه های نخستین خلاقیت های ذهنی ایت برخوردار شود؟! به گفته «تورانس»(1989) که از محققان برجسته روانشناسی خلاقیتهای ذهنی است: «خلاقیت، شکافتن بن بستها و دست دادن با فرداست». با توجه به این بیان، چگونه کودک یا نوجوانی که نیازهای اولیه و اساسی او بنحو شایسته ای تأمین نشده و تمامی شخصیتش در دایره ذهنش محبوس گشته است می تواند بن بستهای محیط و جامعه اش را بشکافد، طرحی نو در اندازد، از قالب خویش به در آمده، پیوندی با دنیای فردا داشته باشد؟! به طور کلی برای اینکه بچه ها ذهنی خلاق داشته باشند، نیازمند آرامش روانی، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی هستند. تنبیه، تهدید، تحقیر و هرگونه فشارهای روانی و ذهنی و تهدید شخصیت فراگیر و در حال رشد کودک آفت رشد و شکوفایی خلاقیتهای ذهنی است. بنابر آنچه که اختصاراً به آن اشاره شد، برای اینکه کودکان و نوجوانان ما از بهداشت روانی، شخصیتی مستقل و ذهنی خلاق برخوردار شوند ضروری است:با توجه به نیازهای اساسی کودک و حسن تأمین آنها، زمینه رشد متعادل و هماهنگ شخصیت ایشان را فراهم کرده از اعمال هرگونه فشار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی اجتناب نمود. 1- ضمن توجه بیشتر به شیوه های ارضای حس کنجکاوی فوق العاده کودکان تیزهوش و هدایت مطلوب انرژی روانی ایشان، از پرورش مهارتهای حسی، عاطفی و اجتماعی آنان غافل نبود. 2- از آنجا که جهش تحصیلی، به خصوص جهشهای چندگام، همواره سبب می شود کودک در موقعیتی قرار گیرد که از نظر عاطفی، روانی و اجتماعی آمادگی نشان دادن واکنشها یا رفتارهای مطلوب و مورد انتظار را نداشته، غافل از رشد مستقل شخصیت خود صرفاً در اندیشه جلب توجه و رضامندی دیگران به سر برد و بالطبع از هرگونه آفرینشهای ذهنی محروم ماند، شایسته است ضمن ارج نهادن به ظرفیت ذهنی فوق العاده کودکان تیزهوش از موجه ساختن زودرس آنان با برنامه های درسی و تأکید بر محفوظات و عنوان کردن تکالیف مختلف پرهیز شود. 3- بایسته است حتی الامکان تلاش کنیم که شخصیت در حال رشد کودکان و نوجوانان را در گرداب فشارهای ذهنی و اجتماعی، آسیب پذیر و متزلزل نسازیم. 4- لازم است هرگز از کودکان و نوجوانان نخواهیم که همه انرژی و توان خویش را صرفاً برای رضامندی اولیا و مربیان مصروف دارند. باید به آنها فرصت دهیم هر زمان که مقدور است آزادانه و مستقل به مسئله یا فعالیتی که عمیقاً دوست دارند و بهتر از هر کار دیگر از عهده آن بر می آیند بپردازند. شایسته است نوجوانان و جوانان مطلوب ترین اوقات فراغت را در اختیار داشته باشند تا آزادانه و به گونه ای که دوست دارند از آن بهره برده، از هوشمندی و استعداد خود بهترین و بیشترین استفاده را بکنند. 5- برگزاری کلاسهای آموزش خانواده برای اولیای جوان، به خصوص کسانی که دارای کودکان تیزهوش و سرآمد هستند و آشنا کردن ایشان با روشهای پرورش حس کنجکاوی و قدرت خلاقیت در کودکان و نیز آگاه ساختن مربیان مدارس از روشهای آموزش بالینی و خلاق، امری است بسیار ضروری. 6- تأسیس و گسترش مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده و کودکان سرآمد و خلاق(سنین پیش دبستان و دبستان) از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. 7- در نهایت انجام مطالعات مستمر پیرامون کودکان تیزهوش و خلاق جامعه و همچنین استفاده از نتایج بررسیهای انجام شده درباره آن دسته از کودکان تیزهوشی که در سالهای گذشته با جهشهای تحصیلی پی در پی مدارج مختلف تحصیل را طی کرده، اما هیچگونه خلاقیتی از خود نشان نداده اند نیز می تواند راهگشای بسیار از برنامه های آتی و پاسخی برای خوش باوریها و پیش داوریها باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد