sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

هیچ گاه از یادم نمی رود !

هیچ گاه از یادم نمی رود ! 


آن لحظه های ابریِ وحشت آفرین و لبریز از اضطرابی را که معلمِ کلاس چهارم ،در زنگ دیکته فارسی ، روبروی کلاس وُ دانش آموزان - نه در کنار آنها ! -  قرار گرفت وُ ،در پوستینِ فاتحانِ تاریخ !  نمره های اوراق امتحانی را با صدای بلند خواند :

 «هرمزد ١٧ و ٧۵ صدم،

 سروش ١٨،

 هژیر ۶ وُ٢۵صدم؛حیف نان ، امتحان قبلی هم که ۴ گرفتی چقدراز دست تو حرص بخورم ؛ پاشو برو دفتر .

 کورش ٢٠ آفرین ...

بهمن  ٩ تمام ،پسر فردا بگو پدرت به مدرسه بیاید ! و... » 

   دیگر چیزی در آن فضا نشنیدم وُ ندیدم ؛ جز واژه هایِ سیاهِ معلم وُ تصوراتِ مبهم وُ ناخوشایندی که پاییز وار، برخلوتم ویران گردید وُ، نگاه های سنگین دوستانم .

کاشکی یک کلمه ی دیگر را درست می نوشتم .

لعنت به واژه یونانی «صابون»! که «سابون » نوشتمش ؛

بر «خویش» که «خیش » وُ برعدد فارسی١٠٠«صد»! که من «سد » نگاشتمش. بر ... 

 ای کاش معلم می دانست ، پدر ِمرحوم شده هیچ فردایی به حضورش نخواهد رسید . کاشکی چنان که نمره ی دیکته ی مرا می دانست وُ تفاوت کمی نمره ها ی بچه ها را ، هوایِ حوصله یِ ابریِ مرا وُ تفاوت های فردی و درون فردی بچه ها را نیز  ، نفس می کشید .  
   نمی دانستم چکار کنم . من که کلی  دیکته خوانده بودم وُ چقدر بخاطر ١١ کلمه نادرستی ! که بخشی از گناهش را پدرانمان( به خاطر رسم الخط بیماری که انتخاب کرده اند و... )  به گردن دارند و باعث گردیدند تا نمره ی ٩ بگیرم ،در خانه وُ در مدرسه  تحقیر شدم

با خودم هنوز هم فکر می کنم چرا یکی به من نگفت :

 شما از 60 کلمه دیکته ای که نوشته ای ، 49 کلمه اش را  درست نوشته ای ؟

 چرا کسی تلاش تحسین آفرین مرا  ، تصویری همراه نداشت ؟

 چرا هیچ کس مرا نگفت : تو می توانی بهتر از اینها دیکته بنویسی ؟

کجای کار می لنگید که ٨٢ درصد موفقیت مرا ، یکی دیناری نخرید ؟

 چرا معلم با اینکه هژیر ٢ وُ ٢۵ صدم پیشرفت کرده بود، او را از کلاس اخراج کرد ؟ چرا ...

عهد کردم اگر معلم شدم - که بسیار دوست می داشتم و عشق می ورزیدم-  هرگز آن نکنم که با من کردند . و تمام سال های معلمی، آن نکردم که با من کردند .که سال هاست هنوز، طعمِ تلخِ آن روزِ بی روزنه ی پس وُ پیش جهنمی را ، با خود همراه دارم .هنوز گاهی خوابِ آن لحظه ی شادی سوزِ خزان زده یِ خراب را می بینم وُ،

باور دارم که رویکرد توصیفی در ارزشیابی تکوینی ، یک حداقل خجسته است و سخت خوشحالم که بچه های فردا، پشتِ میز وُ نیمکت های غیر استانداردِ خشک وُ خشن وُ ، کلاس های دیو صورتِ تنگ وُ تاریک ، بخشی از تجربه هایِ تلخِ چندش آورِ ما را ، مرور نخواهند کرد . باید در این راه ، تمامِ توانمان را عصای حرکت این جریانِ زلال گردانیم وُ دیوارها وُ موانع احتمالی را برداریم وُ،

محیطی فراهم نماییم که بچه هایمان صدای زنگ خانه را ،رهایی از چهار دیواری دهشت زای مدرسه ندانند وُ، چون بندیان، پله های مدارس را به شتاب ، پسِ پشت نگذارند وُ ، تعطیلی مدارس را در تقویم ها به شادمانی شمارش ننمایند وُ ، نیامدن معلم به کلاس را ، فرصت طلایی ایام مدرسه نشمارند وُ ....

                                  نوشته ای از بهمن قره داغی

 

نظرات 2 + ارسال نظر
هروی پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:54 ب.ظ

آقا سلام خسته نباشید و همیشه سلامت باشید
آقا حتما به این سایت سر بزنید حتما و تست های دیگرش
روش این تست این طور است:

سن مغز شما چقدر است؟

خیلی جالبه حتما امتحان کنید
این تست، یک تست رایانه ای برای تخمینی از سن مغز شماست.
ابتدا روی لینک زیر کلیک کنید.
http://flashfabrica.com/f_learning/brain/brain.html
بعد دکمه استارت رو بزنید.
جای اعداد را که چند لحظه نمایش داده می شود به خاطر بسپارید
و روی جای آنها به ترتیب از کم به زیاد کلیک کنید!
بعد از چند مرحله، سن مغز شما با توجه به زمان عکس‌العمل و درستی آن محاسبه و نمایش داده می شود پس بازی های دیگر یادتان نرود

ممنون حتما البته فکر کنم سن مغزی من ....

م برادران شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:54 ب.ظ http://smbh.mihanblog.com

بسیار دلنشین!
روز معلم پشاپیش مبروک!

بازم به دوستان قدیمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد