sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

آزمایشگاه مرکوری

 

آزمایش ۴ 

 

 

 

 

 

آزمایش ۵ 

 

 

 

 

آزمایش ۶   

 

 

کلاس آزمایش گاه علوم

 

کلاس آزمایشگاه علوم  

 

دلم برای کلاس آزمایشگاه علوم خیلی تنگ شده بود مدت ها بو که صدای هیاهوی دانشمندان کوچک که برای انجام آزمایش از مسئول کلاس نوبت می گرفتند و همیشه نگران بودند مبادا نتوانند آزمایشی که برای انجام آن یک هفته زحمت کشیده بودند را ، انجام بدهند .  

وهمچنین صدای اعتراض دانش آموزان انتهای کلاس که به نفرات جلو می گن بشینید تا من هم ببینم  و خلاصه دلهره هم داشتم که نکنه بچه های امسال مثل سال قبل از این کلاس استقبال نکنند و کلاس آزمایشگاه به تعطیلی کشیده بشه .  

 

اما این نگرانی چندان دوام نیاورد و دوباره با همان شور و هیجان سال های قبل کلاس آزمایشگاه به پرشور ترین زنگ های مدرسه تبدیل شد . واگه دانش آموزان سال قبل بهشون بر نمی خوره باید بگم حتی پر شور تر از سال قبل .  

 

البته اون اتاق کوچکی که در آن وسایل آزمایش را قرار میدادیم و زنگ های تفریح دانشمندان کوچکمان در آنجا به آزمایش می پرداختند را از ما گرفته اند و به کلاس تبدیل کرده اند .  

 

اما همانطور که که گفتم باید همیشه شرایط را به نفع خودمان تغییر بدهیم  

یک کوله آوردم و مثل آوارگان این کوله را روی دوشم حمل می کنم و به کلاس می آورم .  

 

امسال کلاس آزمایشگاه خیلی زود رونق گرفت و با آزمایشهای هیجان انگیزی که دانش آموزان  

می آورند به جذابیت این کلاس افزوده شده است  

البته من هیچ وقت آزمایش های جالب دانش پژوهان سال های قبل را هم فراموش نمی کنم و هراز چند گاهی آزمایش های آنان را با نام خودشان در کلاس اجرا می کنم  

 

مانند آزمایش گرمای نداف و اختراعات میرزایی ( نیوتن )  و آزمایش های مایکل فارادی ( وحدت ) و... 

 

 

تصاویری که در این قسمت می بینید حاصل تلاش یکروز کلاس آزمایش گاه است .  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

نتیجه ی چهارمین المپیاد علوم ( شیمی )

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

داستان کوتاه

روز قسمت  
 
 
روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد. خدا گفت : چیزی از من بخواهید. هر چه که باشد‚ شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است.

و هر که آمد چیزی خواست. یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن. یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز. یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را.

در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت : ....

 من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ. نه بالی و نه پایی ‚ نه آسمان ونه دریا. تنها کمی از خودت‚ تنها کمی از خودت را به من بده.

و خدا کمی نور به او داد.

 نام او کرم شب تاب شد.

 خدا گفت : آن که نوری با خود دارد‚ بزرگ است‚ حتی اگربه قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی.

و رو به دیگران گفت : کاش می دانستید که این کرم کوچک ‚ بهترین را خواست. زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست.

 هزاران سال است که او می تابد. روی دامن هستی می تابد. وقتی ستاره ای نیست چراغ کرم شب تاب روشن است و کسی نمی داند که این همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرمی کوچک بخشیده است.

چند آزمایش جالب

چند آزمایش جالب  

 

قابل استفاده دانش آموزان راهنمایی   

و زنگ کلاس من  

 

 

 

 

 

 

یک طراحی زیبا

طراحی زیبا  ( در زنگ هدیه های آسمانی )  

 

نقاشی خط : طرح برگزیده کلاس  

طراح : امیر ارسلان برجسته  

 

نتیجه ی آزمون المپیاد علوم ۳

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.