sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

بازی و سرگرمی

 بازی و سرگرمی

 

در شهر بازی‌ها، هر سال مراسم جشنی برگزار می‌شود تا بازی‌های جدیدی که در طول سال کشف شده‌اند، در آن جا معرفی شوند. یکی از بازی‌هایی که امسال خیلی مورد استقبال قرار گرفت ، بازی 15 بود. مجری بازی مدام فریاد می‌زد:«مردم! بیایید و این بازی ساده را آزمایش کنید. کافی است سکه‌هایی را به نوبت روی عددهای 1 تا 9 قرار دهیم، چه شما بازی را شروع کنید و چه من ، فرقی نمی‌کند. شما برای بازی از سکه‌های یک تومانی و من از سکه‌های طلا استفاده می‌کنم. هر یک از ما که بتواند زودتر از دیگری، سکه‌هایش را روی سه عدد متفاوت که مجموع آن‌ها 15 باشد، قرار دهد، همه‌ی سکه های روی میز را برنده خواهد شد.(شرط کار این است که بر هیچ خانه ای نباید دو سکه قرار گیرد)»

 

                                                      میز بازی    

    

در بین جمعیت، مرد جوانی فریاد زد: «من حاضرم» و بازی را با قرار دادن یک سکه‌ی یک تومانی روی خانه‌ی 7 آغاز کرد. حالا نوبت مجری بود.او یک سکه‌ی طلا روی خانه‌ی 8 قرار داد ، حرکت بعدی این مرد، قراردادن یک سکه ی یک تومانی روی خانه ی 2 بود تا بتواند در نوبت بعد با قرار دادن یک سکه ی یک تومانی دیگر روی خانه ی 6، بازی را به نفع خود تمام کند. اما مجری با قرار دادن یک سکه‌ی طلا روی خانه‌ی 6 راه برنده شدن او را بست. حالا مجری می‌توانست با قرار دادن یک سکه ی طلا روی خانه‌ی 1 در حرکت بعدی بازی را ببرد. مرد جوان نیز متوجه همین خطر شد و با گذاشتن سکه‌ی یک تومانی روی خانه‌ی 1، سعی کرد جلوی برنده شدن مجری را بگیرد.مجری در حالی که لبخندی به لب داشت،سکه‌ی طلا را روی خانه‌ی 4 قرار داد. مرد دوباره متوجه خطر شد. پس با قرار دادن سکه‌ی یک تومانی روی خانه‌ی 5 راه برنده شدن او را بست. اما مجری،در نهایت سکه‌ی طلای خودش را روی خانه‌ی 3 گذاشت و برنده شد. چرا که مجموع عددهای 8 و 4 و 3 برابر 15 می‌شود. بنابراین مرد جوان 4 تا از سکه‌هایش را از دست داد.
بعد از این ماجرا،‌نوجوان باهوشی که شاهد بازی بود، سخت به فکر فرو رفت. چگونه مجری توانست بازی را با این که خودش شروع‌کننده‌ی آن نبود به نفع خود تمام کند؟ سؤالاتی از این قبیل، ذهن نوجوان را سخت مشغول خود کرده بود و سرانجام توانست کلید برنده شدن در بازی را به دست آورد. اما چگونه؟
کلید بازی:
برای برنده شدن در این بازی توجه به 2 نکته اهمیت دارد. اول، آشنایی با بازی X-O (که آن را "دوز بازی" نیز می گویند .) و دوم، مربع جادویی 3×3 .
مربع جادویی، در حالت کلی، مربعی است که مجموع اعداد هر سطر،هر ستون‌ و هر یک از دو قطر آن ،برابر هستند .در این جا یک مربع جادویی 3×3 را آورده ایم:

 

همان‌طور که می‌بینید، حاصل جمع اعداد هر سطر،هر ستون‌ و هر یک از دو قطر آن برابر 15 است. حال به خوبی می‌توان دید که یک بازی 15 درست مثل یک بازی X-O است که روی مربع جادویی انجام می شود.
همان‌طور که می‌دانید در یک بازی X-O ، اگر دو طرف اندکی به بازی تسلط داشته باشند، دیگر امکان برد برای کسی وجود نخواهد داشت و معمولا" در پایان، نتیجه‌ی مساوی به دست می‌آید. اما در این جا چون فقط یک طرف بازی (مجری) می‌داند که در حال انجام یک بازی X-O است، به راحتی از آن برای پیروزی خود استفاده می‌کند. یعنی مجری، این مربع را به خاطر می‌سپارد یا در جایی یادداشت می‌کند. پس در حین بازی با فرد مقابل، درست مثل این است که یک بازی X-O انجام می‌دهد و شانس زیادی برای پیروزی دارد.(ممکن است نتیجه ی بازی به طور تصادفی مساوی شود) برای آشنایی بیش تر شما با این روش، دوباره بازی مجری و مرد جوان را بررسی می‌کنیم ولی از دید بازی X-O و مربع جادویی:

 

 

به عنوان تمرین بازی 15 را با دوست خود انجام دهید. یک بار بدون استفاده از کلید بازی و یک بار هم با استفاده از آن.

نمونه سوال  مسابقات علمی مدارس استان اصفهان  

 

ویژه دوستان اول راهنمایی  

 

دریافت سوال

نمونه سوال مدارس نمونه دولتی 1

 نمونه سوال ورودی مدارس نمونه دولتی استان اصفهان سال 89  

 

دریافت سوالات  

 

نمونه سوال ورودی مدارس نمونه دولتی استان اصفهان سال 88 

 

دریافت سوال  

 

نمونه سوال

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فرضیه ی وگنر

                               این اطلاعات توسط دوست خوب وبلاگ  

 آدینه پور نوشته شده است

 

سلام اقا می خواهم اطلاعاتی درباره ی وگنر به بچه ها بدم:آلفرد لوتار وگنر در اول نوامبر 1880 در برلین متولد شد. وی دکترای خود را در سال 1904 در رشته ستاره شناسی از دانشگاه برلین دریافت کرد. وی بر پایه مطالعاتی که داشت مجذوب نظم هواشناسی گردید. وی با دکتر یکی از مشهورترین هواشناسان به نام ولادمیر کوپن ازدواج کرد. وی از اولین پیشگامان ثبت اطلاعات آب و هوایی در آسمان و با استفاده از بالن بود و جبهه های هوایی را بوسیله بالن دنبال می کرد. سخنرانی های وی به کتاب های درسی استاندارد در هواشناسی تبدیل شدند و مدت ها تحت عنوان "ترمودینامیک اتمسفر" به تدریس آنها پرداخته شد.
وی استاد دانشگاه ماربورگ بود و در سال 1911 زمانی که وی در کتابخانه دانشگاه مشغول مطالعه بود پی به شباهت فسیل های شناخته شده در لایه های زمین شناسی قسمت هایی شد که در حال حاضر توسط اقیانوس از یکدیگر جدا شده اند. وی به شباهت مرز قاره ها به یکدیگر توجه کرد و بیان داشت به نظر می رسد که قاره ای بزرگ توسط یک اره مویی در طول مرز کنونی بریده شده است. اما برای اثبات این ادعا وگنر باید به جمع آوری شواهدی می پرداخت تا فرضیه خود را ثابت کند. وی اعتقاد داشت که بر اساس شواهد فسیلی یک ابرقاره در 200 میلیون سال قبل وجود داشته که به قطعات مختلف و قاره های کوچکتر تقسیم شده است. وگنر از عوارض زمینی، فسیل ها و آب و هوا به عنوان شواهد پشتیبان فرضیه خود در مورد اشتقاق قاره ها استفاده کرد. مثال هایی از عوارض زمینی مانند رشته کوه های آفریقا و امریکای جنوبی که پس از کنار هم قرار دادن دو قاره در یک خط قرار می گرفتند، همچنین لایه های ذغال دار در اروپا که با لایه های ذغال دار امریکای شمالی تطابق داشتند ارائه شد. وگنر متوجه شده که فسیل های خزندگان مانند مزوساروس و لیستروساروس در محل هایی یافت می شوند که امروزه توسط اقیانوس از یکدیگر جدا افتاده اند و خزندگان نمی توانسته اند این مسیر طولانی را شنا کرده باشند.

پس وگنر نتیجه گرفت که آنها در یک سرزمین واحد در کنار هم زندگی می کرده اند. از سال 1912 وی آشکارا به دفاع از انگاره "اشتقاق قاره ای" پرداخت و بیان داشت که قاره های امروزی در ابتدا به یکدیگر متصل بوده و یک سرزمین واحد را تشکیل می داده اند. در سال 1915 وگنر در کتاب "منشا قاره ها و اقیانوس ها" (The Origin of Continents and Oceans (Die Entstehung der Kontinente und Ozeane)) انگاره خود را منتشر کرد و نام "پانگه آ"( به معنی همه سرزمین ها) را برای ابرقاره اولیه انتخاب نمود. وی در این کتاب شواهد فراوان و متنوعی را از علوم مختلف برای انگاره خود بیان کرد. انگاره وی در دهه 1920 گسترش یافت و شواهد مبسوطی به آن افزوده گردید. آخرین شواهد مربوط به مشاهدات مهمی از اعماق اقیانوس هایی بود که از نظر زمین شناسی بسیار جوان بودند و علم اقیانوس شناسی بود
با تشکر

آتشفشان های ایران

 

 آتشفشان های ایران

 

بررسی آتشفشان ها در ایران نشان می دهد ایران دارای پنج آتشفشان دماوند ، سبلان ، تفتان ، بزمان و سهند است که از این تعداد سه آتشفشان بزمان، تفتان و دماوند جز آتشفشانهای فعال فعال محسوب می شوند.   

 

 زمین در ابتدا به حالت کره گداخته ای بود که پس از طی میلیون ها سال بخش خارجی آن به صورت قشر سختی در آمد. این پوسته به دفعات بر اثر عبور مواد مذاب درونی سوراخ شده و سنگ های آتشفشانی زیادی به سطح آن رسیده است. این عمل در عصر کنونی نیز ادامه دارد. پیدایش کوه های آتشفشانی حاصل فوران مواد مذاب و انباشته شدن مواد است. زمانی که فشار گازها و سنگ های مذاب در هسته زمین بسیار بالامی رود ، فوران اتفاق می افتد. فوران می تواند به آرامی ‌یا به صورت انفجاری رخ دهد و جریان گدازه همراه با گازهای سمی‌ ، پرتاب خاکستر و سنگ و فوران آتشفشانی است. انفجارهای آتشفشانی می توانند تکه های بزرگ سنگ را با سرعت بسیار زیاد به مسافت چندین کیلومتر پرتاب کنند و گاه با مخاطرات طبیعی چون زمین لرزه، جریان «گل» و سیلاب های ناگهانی ، بارانهای اسیدی و درشرایط خاص وقوع سونامی‌ همراه است. در ایران نیز وجود پنج آتشفشان فعال و نیمه فعال باعث شده است تا دانشمندان کشور بررسی هایی در این زمینه انجام دهند. آنها درصددند تا با بررسی مواردی چون چشمه های آب گرم، اندازه گیری گازهای گوگردی و قطر دامنه های کوه های آتشفشانی فعالیت آنها را مونیتورینگ کنند تا در صورت فعال شدن آنها به موقع هشدار دهند. در آتشفشان ها برخلاف پدیده زلزله می توان با بررسی روند فعالیت تا حدودی تغییرات احتمالی را پیش بینی کرد از این رو در این گزارش مروری بر حیات آتشفشان های کشور داریم.   

دماوند ، ببر خفته  

 

مخروط دماوند در مرکز سلسله کوه‌ های البرز بارزترین فعالیت آتشفشانی دوره «کواترنر» است. به استثنای برخی از فوران های کوچک که اخیرا کشف شد ، فعالیت جدیدی شناخته نشده است از این رو به آن آتشفشان نیمه فعال می گویند. مخروط این قله منظم و روی کوه های فرسایش یافته چهار هزار متری واقع است. دامنه کوه پوشیده از جریان گدازه هایی به وسعت 400 کیلومتر مربع است. جدیدترین گدازه ها در دامنه غربی مخروط قرار گرفته اند و روی همین دامنه است که به طور محلی مخروط هایی از خاکستر وجود دارد. در ارتفاع 100 متری ضلع جنوبی دماوند گازهایی نمایان است. ضمن آنکه در دهانه این آتشفشان با 300 متر قطر دریاچه ای پوشیده از یخ وجود دارد. آتشفشان دماوند از دید زمین شناسی یک سامانه آتشفشانی فعال است ولی فعالیت آن در حد خروج بخار و گاز و چشمه های آب گرم و همچنین بعضی از تظاهرات سطحی از نهشته های وابسته به یک سامانه آتشفشانی و همچنین اثرگذاری بر فرم و ریخت دره ها و ایجاد لغزش های گوناگون به عنوان اثرهای ثانویه بوده است. اندازه گیری های سن با روش کربن 14 که از مواد کربن دار موجود در این رسوبات آبرفتی به عمل آمده است حداقل سن دماوند را حدود 38 هزار و 500 سال تعیین می کند. با توجه به اینکه آثار یخچال های پلیستوسن در روی مخروط آتشفشانی از بین رفته است می توان ادعا کرد که فعالیت عظیم کوه دماوند مربوط به دوره هولوسن یعنی حدود 10 هزار سال قبل است. دماوند یک آتشفشان خفته‌ است که امکان فعال شدن مجدد آن وجود دارد. در برخی از سال ها از جمله سال 1386 شاهد افزایش خروج دود و بخارهایی از قله بودیم که برخی از شاهدان آن را گواهی بر فعال شدن این آتشفشان پنداشتند اما در حقیقت در سال های پر بارش با نفوذ آب به درون قله و برخورد سنگهای داغ، جریانی از بخار آب از دهانه قله خارج می شود و چنین به نظر می رسد که فعالیت های آتشفشانی صورت گرفته است.  

 

تفتان ، آتشفشانی فعال 

 

 این کوه آتشفشانی در جنوب شرقی زاهدان و شمال غربی خاش با ارتفاع چهار هزار و 110متر از سطح دریا قرار دارد. پیکره اصلی آن شامل دو کوه است که به وسیله بخش زین مانند و باریکی به هم متصل شده اند. گدازه تفتان مساحتی معادل هزار و 300 کیلومتر مربع را پوشانده و لایه های خاکستر در این آتشفشان کم است. از فعالیت های درون آتشفشان ابر سفید و مشخصی تشکیل می شود که از فاصله 100 کیلومتری قابل مشاهده است و منظره یک آتشفشان فعال را به خوبی نشان می دهد. تفتان جزو یک منطقه آتشفشانی است که تا پاکستان شمالی ادامه دارد و به گره آتشفشان کوه سلطان که در پاکستان واقع و اکنون خاموش است تعلق دارد. فعالیت این مراکز به صورت فوران های انفجاری بوده است. آخرین تکاپوی انفجاری تفتان دو فاز انفجاری است که حاصل آن ایگنمبریت دامنه جنوبی (شمال ترشاب) و توفانهای گسترده در دشتهای اطراف آتشفشان است. اولین فعالیتی که شکل امروزی مخروط شمال غربی آن را درست کرده است باید سنی قبل از دوره پلسیتوسن (از دوران کواترنری از یک هشتم میلیون سال پیش تا 10 هزار سال پیش) داشته باشد. فعالیتهای گدازه ای تفتان در دوران کواترنری صورت گرفته که شامل گدازه های آندزیتی است که بر روی توفهای قبلی ریخته‌ اند.  

 

بزمان ، جوان ترین آتشفشان ایران  

 

بزمان در 110 کیلومتری شمال غرب ایرانشهر و جنوب غربی قله تفتان واقع شده که ارتفاع آن از سطح دریا سه هزار و 503 متر است ولی نسبت به اراضی پیرامونی دو هزار و 100متر ارتفاع دارد. جریان بزرگ گدازه‌ از دامنه شرقی قله جریان یافته است. در دامنه شمالی نیز همین جریان گدازه، مخروطی با شیب تند و بسیار مشخص را شکل داده که از آن، جریان گدازه با عظمت خیلی زیاد بیرون آمده است. در اطراف قله اصلی چندین مخروط کوچک دیده می شود که از گدازه تیره رنگ بازالتی تشکیل شده‌ است. بلندترین قله ، مخروطی تازه ساز است که از قطعات بزرگ گدازه شکل یافته و قطر دهانه آن در حدود 500 متر است. به نظر می رسد که بزمان جدیدترین آتشفشان ایران باشد. مواد آتشفشانی آن منطقه ای را در حدود هزار و 400 کیلومتر مربع پوشش داده است. با توجه به مورفولوژی (ریخت شناسی) و منظره ، تشابه زیادی با تفتان دارد. کوه بزمان را باید مانند تفتان جزو آتشفشان های نیمه فعال ایران محسوب کرد. در دهکده بزمان واقع در جنوب شرقی آتشفشان اصلی نیز چشمه‌ آب گرمی که درجه حرارت آن در حدود 36 درجه است وجود دارد که تا اندازه‌ای نیمه فعال بودن آتشفشان را تایید می کند. سبلان سبلان در مشرق تبریز واقع است. ارتفاع آن از سطح دریا بیش از چهار هزار و 800 متر و گدازه های آن سطحی معادل هزار و 200 کیلومتر را اشغال کرده است که به دلیل فرو ریختگی و ریزش متعدد به شدت قطعه قطعه است. «سبلان اصلی» ، «سبلان کوچک» ، «کوه سلطان» و «آغان داغ» قله های آتشفشانی این کوه را تشکیل می دهند. در قسمت شمال و در قاعده ای که بلندترین قله سبلان در آن واقع است دریاچه کوچکی وجود دارد که احتمالا باقی مانده دهانه آتشفشان است. در دامنه جنوبی سبلان ، چشمه های گوگردی زیادی وجود دارد که آب آنها در حدود 40 درجه سانتی گراد حرارت دارد و تنها گواه فعالیت آتشفشان خاموش سبلان است.  

 

سهند 

 

 آتشفشان بزرگ سهند در 40 کیلومتری جنوب تبریز واقع است و با آتشفشان های کوچک تر شمال غرب دریاچه ارومیه و مرکز آتشفشانی ارمنستان و آرارات که در نزدیکی مرز ایران واقع است ارتباط دارد. کوه سهند مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد که از خاکسترهای فراوان تشکیل شده و به وسیله آب های جاری ، دره های تنگی در آنها ایجاد شده است. به باور زمین شناسان به احتمال زیاد ، پیدایش آتشفشان های سهند به تجدید فعالیت گسل سلطانیه - تبریز که از منطقه سهند عبور می‌کند ، مربوط بوده است. مواد آتشفشانی سهند که بر روی رسوبات مختلف و در مساحت تقریبی چهار هزار و 500 کیلومتر مربع پوشانده شده است. سن مطلق گدازه های مختلف سهند بین 12 تا 14 میلیون سال را نشان می دهد. به این ترتیب آتشفشان های سهند در چند مرحله فعالیت داشته و در حد بین این مراحل فعال ، آرامش نسبی برقرار بوده است.

مردم سنگ شده ی شهر پمپی ایتالیا

مردم سنگ شده ی شهر پمپی ایتالیا  

 

اینجا شهر پمپئی ایتالیاست؛ یکی از قدیمی‌ترین و اسرارآمیز‌ترین شهرهای به جا مانده از گذشته؛ شهر بزرگی که همراه شهر همسایه‌اش «هرکولانئوم» بر اثر یک حادثه  از صفحه روزگار محو شدند و نزدیک به 1500 سال طول کشید تا مردم به خاطر آوردند که چنین شهری وجود داشته. فوران و خشم آتش‌فشان «وزوو» زمان را برای همیشه در این شهر متوقف کرده است. این اتفاق که در سال 79 میلادی رخ داد باعث شد پمپئی به‌عنوان دست نخورده‌ترین شهر تاریخی ایتالیا انتخاب شود و اطلاعات مهمی از زندگی آن دوران را به محققان و باستان‌شناسان امروزی نشان دهد. 
 

 



همشهری سرنخ در شماره 65 خود در گزارشی به بررسی سرگذشت این شهر پرداخته است که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید:


 یک تمدن بزرگ 

 

 




پمپئی یکی از شهرهای پرجنب و جوش قدیمی بوده؛ شواهد به جا مانده در این شهر آن‌قدر دقیق هستند که به کمک آن می‌شود ریز‌ترین جزئیات زندگی مردم را به سادگی متوجه شد؛ به عنوان مثال در یکی از طبقه‌های خانه‌ای مشهور به «سیریکوس» کتیبه‌ای وجود دارد که روی آن نوشته شده است: «خوش آمدید.» در زیر آن کلمه پول به چشم می‌خورد. این کتیبه به وضوح نشان می‌دهد که این محل یک شرکت تجاری بوده که دو نفر آن را اداره می‌کردند. دو شریک به اسم «سیریکوس» و «نومیانوس». در خانه‌های دیگر جزئیات فراوانی مربوط به دسته‌های مردم و رده‌های شغلی و اجتماعی‌شان دیده می‌شود. این شهر بعد از اشغال توسط رومی‌ها به سرعت توسعه پیدا کرده بود. در این شهر یک آمفی تئاتر، استخر شنای عمومی و همین‌طور سیستم آبرسانی دقیق وجود داشته است. سیستم آبرسانی، آب چشمه‌های قنات را در حداقل 25 خیابان اصلی برای حمام‌های عمومی و چندین خانه به صورت خصوصی منتقل می‌کرد. اما یکی از مهم‌ترین اهداف این سیستم، آبرسانی دفتر‌های تجاری مستقر در این شهر بوده است. این موضوع نشان می‌دهدکه این شهر یکی از مراکز مهم تجاری به حساب می‌آمد.
 

 

 

 


نکته جالب اینجاست که سیستمی برای ذخیره آب در این شهر وجود دارد که در نوع خودش بی‌نظیر است و حتی از فواره‌های آب در زمان پرآبی برای تزئین خانه‌ها و میدان‌های شهر استفاده می‌شده. آمفی‌تئاتر این شهر با طراحی جالب و منحصربه‌فرد یکی از مهم‌ترین مراکز نشست و برخاست و بحث و گفت‌وگو میان مردم بوده است. تعداد زیادی نقاشی در این شهر دست نخورده و سالم باقی مانده است که جزء آثار ارزشمند تاریخ هنر باستان به حساب می‌آید. از شواهد پیداست که این شهر به نوعی یک شهر توریستی به حساب می‌آمده و رومی‌های باستان در آن خانه‌های ویلایی داشتند. به همین دلیل حدس زده می‌شود هنگام فوران آتش‌فشان، این شهر جمعیتی بالغ بر 20 هزار نفر داشته است. پروفسور ویلیام آوت در این‌باره می‌گوید: «این شهر در زمانی که آتش‌فشان فوران کرد به بالا ترین درجه رشد اجتماعی خود رسیده بود.» 


 شهر پرحادثه       

 

                                                             




در فاصله بین سال‌های 62 تا 79 میلادی شهر پمپئی حوادث زیادی را از سر گذرانده است؛ اما این همه ماجرا نیست. 5 فوریه سال 62 زمانی بود که یک زلزله شدید که شاید اولین نشانه‌های آتش‌فشان بوده باعث خرابی قسمت زیادی از شهر می‌شود. از روی آثار به جا‌مانده می‌شود گفت که زلزله‌ای با بزرگی هفت ریشتر این شهر را لرزانده است. در زمان زلزله مردم در جشن بزرگی حضور داشتند که به افتخار «آگوستوس» یا پدر مردم برگزار می‌شد. به همین دلیل به ساکنان شهر آسیبی وارد نشده است. اما آتش‌سوزی بعد از زلزله و بیماری باعث از بین رفتن ساکنان شهر شده است. اعتقاد دانشمندان بر این است که تقریبا بیشتر شهر بر اثر زلزله نابود شده بود و هنگام فوران قسمت‌هایی از آن مثل آسیاب‌ها هنوز در دست بازسازی بوده است. زلزله شهر‌های اطراف این منطقه را هم تحت تاثر قرار داده و بعد از آن هرج و مرج و دزدی و قتل در شهر به راه افتاه بود. احتمالا بعد از زلزله بسیاری از مردم به شهر‌های دیگر کوچ کردند اما آنهایی که به شهرشان عشق می‌ورزیدند باقی ماندند تا شهر را از نو بسازند. به همین دلیل حدس زده می‌شود که این شهر باستانی یکی از پرجمعیت‌ترین شهر‌های دوران باستان بوده است. نگاهی به نقاشی‌های دیواری بلند که در این شهر وجود دارد نشان می‌دهد که این شهر هنگام فوران هنوز در حال بازسازی بوده و ساخت و ساز در آن تمام نشده بود. این زلزله احتمالا نشانه‌ای بوده برای فعالیت فورانی آتش‌فشان اما مردم شهر که دانشی در این مورد نداشتند به جای ترک شهر ماندند و گرفتار انفجار آتش‌فشان کوه وزوو شدند. 


 فورانی به قدرت بمب اتم  

 



در زمان فوران، پمپئی مهم‌ترین شهر منطقه بوده است. اینجا مشهور‌ترین شهر منطقه بود که کشاورزی پررونق باعث رشد جمعیت این شهر و اطرافش شده بود. نکته جالب اینجاست که آنها رونق کشاورزی‌شان را مدیون خاکستر‌های آتش‌فشانی به جا مانده از فوران‌های قبلی بودند؛ یعنی همان پدیده‌ای که باعث رونق کسب و کار آنها شده بود، سرانجام همه آنها را به کام مرگ فرو برد. بر اثر فوران سال 79 بسیاری از شهر‌های اطراف مثل هرکولانئم هم دچار تخریب و آسیب شدند.
 

 



سوال عجیب و مهمی در باره این شهر وجود دارد؛ اینکه چطور تعداد زیادی از مردم شهر بدون اینکه از جایشان تکان بخورند مرده‌اند. محققان به این نتیجه رسیده‌اند که فوران آتش‌فشان به صورت تدریجی اتفاق نیفتاده است بلکه این فوران انفجار بزرگی بوده که قدرت آن معادل یک بمب اتمی در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل ظرف چند ثانیه تمام شهر با ابری از خاکستر داغ که دمای آن به بیشتر از 250 درجه می‌رسیده پوشیده شده و همه چیز را در چند لحظه کوتاه سوزانده و نابود کرده است. مردم و ساختمان‌ها در این شهر به وسیله 12 لایه مختلف خاکستر آتش‌فشانی پوشیده شده‌اند. در یک نسخه تاریخی که 25 سال بعد از فوران آتش‌فشان نوشته شده معلوم می‌شود که انفجار آتش‌فشان آن‌قدر بزرگ بوده که تمام نوار ساحلی و شهر ناپل را هم تحت تاثیر قرار داده است. این نسخه به وسیله پلینی نوشته شده است که در زمان فوران در بندر ناپل زندگی می‌کرده است. بررسی نوشته‌های این مرد نشان می‌دهد که براثر این حادثه او عمویش را از دست داده و دچار ضربه روحی شدیدی شده است. گویا او رابطه بسیار نزدیک و صمیمانه‌ای با عمویش داشته. نکته جالب اینجاست که عموی او بلافاصله بعد از فوران ناوگان دریایی ناپل به کمک حادثه‌دیدگان می‌رود و جان خودش را در همین زمان از دست می‌دهد.

 

  

 


محققانی که در زمینه آتش‌فشان‌ها کار می‌کنند بعد از پیدا شدن یادداشت‌های پلینی جوان درمورد این حادثه، فوران‌های بزرگ و آنی را «پلینین» نامگذاری کردند. نسخه‌های بعدی نشان می‌دهد که تاریخ دقیق این اتفاق روز 24 آگوست سال 79 میلادی بوده است. به هر حال پژوهش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که این شهر احتمالا دو ماه قبل از این تاریخ بر اثر خاکستر داغ سوخته و دفن شده بود. این نظریه به وسیله یکی دیگر از دستنوشته‌های تاریخی تقویت می‌شود که تاریخ جاری شدن مواد مذاب را 23 نوامبر ثبت کرده است.


  

 

 

اسکلت یکی از قربانیان آتش غشان ورو

رکولانیوم، شهری باستانی در ایتالیا است که قدمت آن به زمان امپراتوری روم برمی‌گردد و در جریان آتشفشان کوهستان وزو در 24 اوت سال 79 میلادی به همراه شهر پمپی زیر خاکستر و مواد مذاب مدفون شد.

این اسکلت متعلق به یکی از قربانیان آتشفشان وزو واقع در شهر باستانی هرکولانیوم  

می باشد. 

 

 

 

یک نکته ی جالب

 آیا می دانستید ؟  

 

چناچنه به طور رومزره به زبان فارسی صبحت می کیند، خاوهید تواسنت این نوتشه را بخاونید. در داشنگاه کبمریج انگلتسان تقحیقی روی روش خوادنه شدن کملات در مغز اجنام شده است که مخشص می کند که مغز انسان تهنا حروف اتبدا و اتنها ی کلمات را پدرازش کرده و کمله را می خاوند. به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواسنتید آنرا بخاونید!!!

پدیده های زمین شناسی

پدیده های زمین شناسی  

 

یک فلش علمی در باره ی پدیده های زمین شناسی  

 

 

 

 

برای ردیافت فایل روی کلمه ی زمین شناسی کلیک کنید .